عنایت امام رضا علیه السلام به زائران خود
مرحوم شیخ حسنعلي ا صفھاني (نخودكي ) به نقل از پسر ايشان: پدرم نقل می کردند؛ تصمیم خود را براي رفتن به نجف اشرف و اقامت دائم در آن كنار حرم امیر مومنان(ع) گرفته بودم.
در ايامي كه در مشھد مقدس بودم در يكي از اتاق ھاي صحن عتیق مشغول عبادتي بودم در حال ذ كر و مراقبه، ديدم درھاي صحن عتیق را بستند و اعلام كردند: امام رضا(ع) مي خواھند از زُوّار خود سان ببینند. پس از آن در محلي كه الان قبر [مرحوم شیخ حسنعلي اصفھاني معروف به نخودكي ] است، امام ھشتم (ع) روي صندلي نشستند و به دستور امام (ع) درھاي شرقي و غربي صحن عتیق را گشودند تا زوار از در شرقي داخل و از در غربي خارج شوند.
ديدم صحن مملو از جمعیتي است كه برخي به صورت حیوانات مختلف بودند و از مقابل حضرت میگذشتند، حضرت دست نوازش بر سر ھمه میكشیدند حتي آنھا كه به صورت غیر انسان [حیوان] بودند و به ھمه عنايت میكردند. پس از اين از رفتن به نجف منصرف شدم و چشم امید به الطاف امام رضا (ع) بستم. تصمیم گرفتم كه باقي مانده عمرم را در مشھد مقدس در جوار حرم امام رضا (ع) سپري كنم.(سرانجام ھم در ھمان جايي كه امام رضا(ع) نشسته بودند به خاك سپرده شدند.)
نشان از بینشانھا، ص 33
(مرحوم اصفھاني (نخودكي) از شھر اصفھان به مشھد مقدس آمدند و در آن جا مشغول خدمت مردم و عبادت بودند اما سالي كه آن اتفاق در مسجد گوھرشاد مشھد افتاد چون حاكم وقت از وجود ايشان در مشھد ناخرسند بود ايشان به نخودك رفتند و به ھمین خاطر معروف شدند به نخودكي. ھنگام مرگ به تنھا پسرش میگويد:” امر میان حیات يكي از ما دو نفر بود كه من مرگ را براي خود انتخاب كردم و حیات را براي تو . چون ديدم تو جوان ھستي بھتر میتواني خدمت كني بدان اگر از خدمت مردم خود را كنار بكشي ھمان وقت پايان عمر تو خواھد بود.)