شکر به خاطر اشتباه!
يکي از دوستان که پدرشان حدود سيسال مؤذن محل خود بودند و هر صبح هنگام نماز مردم را با اذان خود بيدار ميکردند، از قول ايشان ميگويد: يک روز وقتي از خواب بلند شدم عقربههاي ساعت را يک ساعت جلوتر از چيزي که بود ديدم و به خيال اينکه وقت نماز است به مسجد رفتم و اذان گفتم با اذان من هم خيليها از جا برخاستند و چه بسا نماز هم خواندند بعد از آن وقتي متوجه اين اشتباه شدم تأسف ميخوردم که چرا اين اتفاق افتاده. فرداي آن روز مردي پيشم آمد و به خاطر نجات دادن جان خود و زن و بچهاش ازمن تشکر کرد. وقتي قضيه را پرسيدم گفت: ديشب با صداي اذان بيموقع شما از خواب پريدم و بلافاصله متوجه بوي شديد گاز شدم. به خاطر نشتي فضاي خانه را گاز گرفته بود و اگر بيدار نميشديم شايد تا ابد در خواب ميمانديم!
وقتي حکمت اذان بيموقع را فهميدم خدا را به خاطر اشتباهي که ناخواسته مرتکب شده بودم شکر کردم.