نقش بازي در يادگيري
بازي ميتواند پشتيباني قوي براي فعاليتهاي سازنده کودکان باشد که آنها را در موقعيتهاي مختلفي قرار داده و به آنها فرصت ميدهد تا با رويدادها آشنا شوند. بازي ميتواند محرکي براي يادگيري اجتماعي باشد، منتها مسأله مهم، هدفمند کردن بازي دانشآموزان توسط والدين يا معلم است.
آموزش لذتبخش، رويکردي است که در آن دانشآموزان بازي ميکنند و آموزش با فعاليتهاي لذتبخش صورت ميگيرد. در حقيقت اين بذر قرنها پيش پاشيده شده اما افسوس که از آن خوب باغباني نشده است. افلاطون بر اين عقيده است که پس از تولد، بايد زندگاني کودک همراه با حرکت و جنبش باشد و نيز شرايط زندگانياش چنان باشد که از يک سو دستخوش درد، ترس و تشويق نباشد و از سوي ديگر نازپرورده بار نيايد.
سقراط، بازي را نه تنها در رشد و پرورش کودکان و نيز در تحول منش آنها مؤثر ميداند، بلکه آن را زمينهاي ميداند براي شناخت تواناييهايشان: «براي آموزش کودکان، زور به کار مبر، بگذار آموختن براي آنان به شکل بازي درآيد.»
برخي از پژوهشگران به اين نتيجه رسيدهاند که فعاليت بدني ملايم در يادگيري عمل جمع در رياضي مؤثر است و گروهي ديگر گفتهاند: بعد از بازي سبک با دوچرخه، در يادگيري تفريق و انجام تمرينهاي بعدي مربوط به آن پيشرفت قابل توجهي مشاهده شده است.
حتي برخي مطالعات نشان ميدهد که: ساکت نشاندن طولانيمدت دانشآموزان باهوش و شايسته در کلاس درس، فشار منفي بر آنها وارد ميکند. وقتي کودکان شايسته براي مدت طولاني بدون تحرک در کلاس بنشينند از آزمونهاي مربوط به هوش نمره کمتري خواهند گرفت.
پژوهش ديگري که در سال 1981 انجام شد، نشان داد که: به خاطر سپردن جملاتي درباره موضوعات گوناگون، همراه و همزمان با بازي و جنبوجوش به مراتب بهتر از زماني بوده که کودکان بيتحرک مجبور به حفظ آنها بودهاند. در مطالعه ديگري که توسط يکي از محققان انجام شد به اين نتيجه رسيد که هرگاه مفاهيم دستور زبان را از طريق بازيهاي آموزشي به کودکان بياموزيم نسبت به گروهي که همين مفاهيم را از طريق آموزش سنتي و رسمي ميآموزند به طريق معناداري پيشرفت بيشتري نشان ميدهند. شرکت دانشآموزان در بازيها، سبب انگيزش آنها در يادگيري مفاهيم خواندن و دستور زبان خواهد شد و بازي، يادگيري زبان را به نحو مطلوبي تسريع ميکند. از طريق بازي، دانشآموزان فرصت مييابند مهارتهاي حرکتي ظريف و سخت را توسعه دهند و سلامت جسماني را حفظ نمايند. بازي به دانشآموزان کمک ميکند حس خلاقيت و تصويرسازي را افزايش دهند و زمينهاي را براي تمرين مهارتهاي اجتماعي و ابزار احساس و درک سيستمهاي ارزشگذاري ايجاد ميکند. فراهم ساختن محيط و زمينه بازي براي کودکان از طريق ايجاد فرصتها، منابع و زمان متناسب با دو دوره رشدي تضمين ميشود.
نقش بازي در رشد دانشآموزان
1. رشد اجتماعي
موجب ارتباط کودک با محيط بيرون ميشود و دنياي اجتماعي او را گسترش ميدهد. موجب شکوفايي استعدادهاي نهفته و بروز خلاقيت ميشود. همکاري، همياري و مشارکت کودک توسعه مييابد. با رعايت اصول و مقررات آشنا ميشود. رقابت را ميآموزد. شکست را بهطور واقعي تجربه ميکند. قدرت ابراز وجود پيدا ميکند و از ترس، کمرويي و خجالت بيهوده رها ميشود. حمايت از دانشآموزان ضعيفتر را ميآموزند.
2. رشد عاطفي
نياز به برتريجويي را ارضا ميکند. موجب ابراز احساسات، عواطف، ترسها، محبت، خشم و کينه و نگرانيها ميشود. تمايل به جنگجويي و ستيزهگري را کم ميکند. «بروننگري» کودک را افزايش ميدهد.
3. رشد جسمي
موجب رشد هماهنگ دستگاهها و اعضاي مختلف بدن ميشود. باعث تقويت حواس پنجگانه ميشود. باعث هماهنگي و همراهي چند حس ميگردد. نيرو و انرژي بدن را به بهترين شکل مصرف ميکند. کودک به توانمنديهاي فکري و بدني خود، آگاهي پيدا ميکند.
4. رشد ذهني
در يادگيري زبان نقش بهسزايي دارد. در رشد هوش کودک بسيار مؤثر است. با مفاهيم ساخت، فضا و شکل آشنا ميشود. موقعيت استفاده از قوه تخيل در کودک به وجود ميآيد. زمينه بهتري براي تفکر فراهم ميکند.
5. رشد اخلاقي
کودک درمييابد اگر بخواهد در بازي پذيرفته شود، بايد درستکار، حقيقتطلب، مسلط بر خود، عادل، صادق، وفادار، مسئوليتپذير و داراي رفتاري پذيرفتني باشد. اصول اخلاقي را به هنگام بازي نسبت به محيط خانه و مدرسه رعايت ميکند. با احترام به همبازي، قوانين را تجربه ميکند.
……………………
نشریه خانه خوبان
صفحات: 1· 2