پيامکهاي زندگي
* حکمت وزيدن باد رقصاندن شاخهها نيست، امتحان ريشههاست.
* آرزوهايت را يادداشت کن؛ خدا آنها را فراموش نميکند ولي گاهي خودمان فراموش ميکنيم آن چيزي که امروز داريم خواستة ديروزمان بوده است.
* به خدا نگو که يک مشکل دارم؛ به مشکل بگو که يک خداي بزرگ دارم.
* وقتي بچة تنبلِ تنبلِ تنبلِ تنبل آب ميخواهد، آنقدر منتظر ميماند و ميماند و ميماند و ميماند تا از آسمان باران ببارد.
* غرورت را به خاطر کسي که دوستش داري بشکن ولي دل کسي را به خاطر غرورت نشکن.
* راهي کشف کردهام که براي هميشه با هم دوست باشيم. اين راه، خيلي ساده است «هر چه من ميگويم، انجام بده.»
* اگر ميخواهيد کوهها را جابهجا کنيد، بايد اول ياد بگيريد ذرات را جابهجا کنيد.
* بگرد دنبال يک دل بزرگ؛ تا براي ورود بهش مجبور نباشي خودت را کوچک کني.
* در هر کاري اولش به فکر آخرش باش، قبل از آنکه آخرش به فکر اولش بيفتي.
* از کعبه پرسيدم تو از خاک و من از خاکم چرا بايد من به دور تو بگردم؟ جواب آمد: تو با پا آمدي بايد بگردي؛ برو با دل بيا تا من بگردم.
* برخي از آدمها مثل قطار شهر بازي ميمونند باهاشون بهت خيلي خوش ميگذره، اما تو را به هيچ جا نميرسونند.
* فردا؛ وقتي است که تنبلها کار خواهند کرد.