عصر ظهور در كلام امام باقر علیه السلام
پیوند: http://www.aviny.com
عصر ظهور در كلام امام باقر علیه السلام |
******************************************************
امامان معصوم علیهمالسلام به جهت اهمیت مسئله مهدویت و غیبت دوازدهمین حجت الهى، در فرصتهاى مناسب از عصر ظهور سخن گفته و شیعیان را با نشانهها، علائم و ویژگیهاى دولت كریمه حضرت قائم علیهالسلام آشنا ساختهاند.
این آگاهیها و اطلاعرسانى آن ستارگان هدایت موجب شده است كه اهل ایمان و منتظران حكومت عدل حضرت مهدى علیهالسلام بیش از پیش امیدوار و دلبسته آن عصر گشته، نسلهاى بعدى را نیز با این فرهنگ مأنوس كنند.
امام باقر علیه السلام میفرماید: بر مردم زمانى مىآید كه امامشان از منظر آنان غایب مىشود. خوشا به حال آنان كه در آن زمان در امر [ولایت] ما اهلبیت ثابتقدم و استوار بمانند! كمترین پاداشى كه به آنان مىرسد، این است كه خداى متعال خطابشان مىكند و مىفرماید: بندگان من! شما به حجت پنهان من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق كردید. پس بر شما مژده باد كه بهترین پاداش من در انتظارتان است.
دلدادگان فرهنگ انتظار با همه مشكلات و گرفتاریهایى كه دشمنان برایشان فراهم مىآورند، هرگز امید به رسیدن آن روز دیدنى و لذتبخش را از دست نمىدهند، بلكه شوق و عشقشان بیشتر مىشود و زیر لب زمزمه مىكنند:
چه خوش باشد كه بعد از انتظارى
به امیدى رسد امیدوارى
سخن از خصوصیات انقلاب جهانى آن یار سفر كرده، زمانى شیرینتر مىشود كه امامان معصوم علیهمالسلام ویژگیها و نشانههاى عصر ظهور حضرت قائم آل محمد صلى الله علیه و آله را برایمان توصیف كنند و بذر امید و آرزوى استقرار دولت كریمه امام زمان علیهالسلام را در دلهاى به انتظار نشستهمان شكوفا گردانند تا رایحه دلانگیز دوران ظهور در روح و جسم انسانهاىِ خسته از ظلم و ناعدالتى و فتنه و فساد، حیاتى تازه ببخشد.
امام باقر علیهالسلام در گفتارى امیدآفرین و نشاط بخش به منتظران حقیقى آن حضرت مژده مىدهد كه «یَأْتِى عَلَى النّاسِ زَمانٌ یَغِیبُ عَنْهُمْ اِمامُهُمْ فَیاطُوبى لِلثّابِتِینَ عَلى اَمْرِنا فِى ذلِكَ الزَّمانِ اِنَّ اَدْنى ما یَكُونُ لَهُمْ مِنَ الثّوابِ اَنْ یُنادِیَهُمُ الْبارِىءُ عَزَّ وَ جَلَّ عِبادِى آمَنْتُمْ بِسِرّى وَ صَدَّقْتُمْ بِغَیْبى فَأَبْشِرُوا بِحُسْنِ الثَّوابِ مِنّى(1)
؛ بر مردم زمانى مىآید كه امامشان از منظر آنان غایب مىشود. خوشا به حال آنان كه در آن زمان در امر [ولایت] ما اهلبیت ثابتقدم و استوار بمانند! كمترین پاداشى كه به آنان مىرسد، این است كه خداى متعال خطابشان مىكند و مىفرماید: بندگان من! شما به حجت پنهان من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق كردید. پس بر شما مژده باد كه بهترین پاداش من در انتظارتان است.»امام باقر علیه السلام فرمود: مطمئنا بدان! اگر من آن روزگاران را درك كنم، جانم را براى فداكارى در ركاب حضرت صاحب الامر علیهالسلام تقدیم مىدارم.
آن گاه امام باقر علیهالسلام ادامه داد: «خداوند متعال به خاطر ارجگذارى به چنین منتظران راستینى به آنان مىفرماید: شما مردان و زنان، بندگان حقیقى من هستید. رفتار نیك و شایستهتان را مىپذیرم و از كردار ناپسندتان عفو مىكنم و به خاطر شما سایر گنهكاران را مىآمرزم و بندگانم را به خاطر شما با باران رحمت خود سیراب و از آنان بلا را دفع مىكنم. اى عزیزترین بندگان من! اگر شما نبودید، عذاب دردناك خود را به مردم نافرمان نازل مىكردم.»(2)
پیشواى پنجم علیهالسلام در توصیف یاران حضرت مهدى علیهالسلام كه در زمان غیبت، خود را براى شركت در قیام جهانى آن حضرت آماده مىكنند، به ابو خالد كابلى فرمود: «من به گروهى مىنگرم كه در آستانه ظهور از طرف مشرق زمین به پا مىخیزند. آنان به دنبال طلب حق و ایجاد حكومت الهى تلاش مىكنند. بارها از متولیان حكومت اجراء حق را خواستار مىشوند، امّا با بىاعتنایى مسئولین مواجه مىشوند. وقتى كه وضع را چنین ببینند، شمشیرهاى خود را به دوش مىنهند و با اقتدار و قاطعیت تمام در انجام خواستهشان اصرار مىورزند تا این كه سردمداران حكومت نمىپذیرند و آن حق طلبانِ ثابت قدم، ناگزیر به قیام و انقلاب مىگردند و كسى نمىتواند جلوگیرشان شود. این حقجویان وقتى كه حكومت را به دست گرفتند، آن را به غیر از صاحب الامر علیهالسلام به كس دیگرى نمىسپارند. كشتههاى اینها همه از شهیدان راه حق محسوب مىشوند.»
در اینجا امام باقر علیهالسلام به ابو خالد كابلى جملهاى زیبا فرمود كه مىتواند نصب العین همه منتظران لحظات ظهور باشد.
آن حضرت فرمود: «اَما اِنِّى لَوْ اَدْرَكْتُ ذلِكَ لاَءَسْتَبْقَیْتُ نَفْسى لِصاحِبِ هذَا الاْءَمْرِ(3) ؛ مطمئنا بدان! اگر من آن روزگاران را درك كنم، جانم را براى فداكارى در ركاب حضرت صاحب الامر علیهالسلام تقدیم مىدارم.»
امام در مورد یاران امام زمان علیه السلام فرمود: به خدا سوگند! 313 نفر یاران مهدى علیهالسلام مىآیند كه پنجاه نفر از آنان زن مىباشند و بدون هیچگونه وعده قبلى در شهر مكه گرد هم جمع مىشوند.
امام پنجم علیهالسلام در مورد استقامت و استوارى یاران حضرت مهدى علیهالسلام به آیهاى از قرآن استناد كرد و در تفسیر آیه «فَاِذا جاءَ وَعْدُ اُوْلهُما بَعَثْنا عَلَیْكُمَ عِبادا لَنا اُولى بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ كانَ وَعْدا مَفْعُولاً»(4) ؛ «هنگامى كه نخستین وعده فرا رسد، گروهى از بندگان پیكارجوىِ خود را بر ضد شما برمىانگیزیم [تا شما را سخت درهم كوبند و براى به دست آوردن مجرمان] خانهها را جستجو مىكنند و این وعدهاى است قطعى.» فرمود: «این بندگان پیكارجو و مقاوم كه به طرفدارى از حق به پا مىخیزند، همان حضرت قائم و یاران وفادار او هستند.»(5)
از منظر امام باقر علیهالسلام در عصر غیبت، چشم به راه ظهور حضرت مهدى علیهالسلام بودن و انتظار حكومت آل محمد صلى الله علیه و آله را كشیدن از عبادات شایسته و برتر محسوب مىشود. آن گرامى به نقل از وجود مقدس رسول اكرم صلى الله علیه و آله فرمود:
«اَفْضَلُ الْعِبادَةِ انْتِظارُ الْفَرَجِ(6)؛ انتظار [پیروزى و] فرج [آل محمد صلى الله علیه و آله] از برترین عبادات محسوب مىشود.»
در آستانه ظهور حضرت مهدى علیهالسلام اوضاع جهان به بدترین وضع خود مىرسد و ظلم و ناعدالتى، تبعیض، تضییع حقوق دیگران به بدترین وضع خود تبدیل شده و مردم از هر كس و حكومتى ناامید گردیده، به دنبال روزنه امید و نداى عدالتى مىگردند كه آنان را از آن منجلاب ستم و از چنگال زورمداران و مستكبران نجات بخشد. مردم چنان از دست دروغگویان فتنهانگیز و فرصت طلب به تنگ مىآیند كه شب و روز آرزوى قیام منادى عدالت را در سر مىپرورانند. حضرت امام باقر علیهالسلام فضاى تاریك جهان قبل از ظهور را اینگونه بیان مىكند:
«لا یَقُومُ الْقائِمُ اِلاّ عَلى خَوْفٍ شَدیدٍ مِنَ النّاسِ وَ زَلازِلَ وَ فِتْنَةٍ وَ بَلاءٍ یُصیبُ النّاسَ وَ طاعُونٍ قَبْلَ ذلِكَ وَ سَیْفٍ قاطِعٍ بَیْنَ الْعَرَبِ وَاخْتِلافٍ شَدیدٍ بَیْنَ النّاسِ وَ تشْتیتٍ فى دینِهِمْ وَ تَغْییرٍ فى حالِهِمْ حَتّى یَتَمَنَّى الْمُتَمَنّى الْمَوْتَ صَباحا وَ مَساءً مِنْ عِظَمِ ما یَرى مِنْ كَلْبِ النّاسِ وَ اَكْلِ بَعْضِهِمْ بَعْضا(7)؛ حضرت قائم علیهالسلام قیام نمىكند، مگر در حال ترس شدید مردم و زلزلهها و فتنه و بلایى كه بر مردم فرا رسد و قبل از آن، گرفتار طاعون مىشوند.
آنگاه شمشیر برنده میان اعراب حاكم مىشود و اختلاف میان مردم و تفرقه در دین و دگرگونى احوالشان به اوج مىرسد؛ به گونهاى كه هر كس بر اثر مشاهده درندهخویى و گزندگىاى كه در میان برخى از مردم نسبت به بعضى دیگر به وجود مىآید، صبح و شام آرزوى مرگ مىكند.»
امام آنگاه افزود: «وقتى كه یأس و ناامیدى تمام مردم را فرا گرفت و دیگر از هر جهت خود را در بنبست احساس كردند، امام غائب علیهالسلام قیام مىكند.»
براى اجراء عدالت و گسترش مساوات در جامعه اسلامى لازم است كه موانع عدالت را از میان برداشت و راه آن را هموار كرد؛ زیرا اصحاب زر و زور و تزویر و كسانى كه از در هم ریختگى جامعه در راه ترویج فساد و انحراف بهره مىبرند، هرگز از عدالت و برنامههاى عادلانه راضى نخواهند بود و با توسل به هر شیوهاى در مسیر احقاق حقوق مردم سنگاندازى خواهند كرد. بنابراین، یكى از مهمترین ویژگیهاى زمامداران عادل قاطعیت و صلابت در مقابله با دشمنان داخلى و خارجى است. امام زمان علیهالسلام نیز با اقتدار كامل مخالفین اسلام و دشمنان عدالت را سركوب خواهد كرد. امام باقر علیهالسلام مىفرماید:
«لَیْسَ شَأْنُهُ اِلاّ بِالسَّیْفِ(8) ؛ آن حضرت (در سركوب دشمنان قسم خوردهاش) فقط شمشیر را مىشناسد.»
او در قاطعیت همانند جدّش رسول خدا صلى الله علیه و آله عمل خواهد كرد و به خیانتكاران، كافران و عوامل داخلى دشمن اجازه هیچگونه توطئهاى نخواهد داد.
دجّال نیز فتنهگرى كذّاب و فریبنده است كه موجى از آشوب و فتنه به پا مىكند و بسیارى را با دسیسههاى شیطانىاش مىفریبد. چشم راست او ناپیداست و نام اصلىاش صیف بن عائد است. او ادعاى خدایى مىكند. در سحر و جادو، زبردست و در فریب مردم، مهارت عجیبى دارد. شیطان صفتان به اطراف او گرد مىآیند.
حضرت باقر علیهالسلام درباره شباهتحضرت مهدى علیهالسلام به پیامبران الهى مطالبى فرموده و درباره تشابه حضرت خاتم الاوصیاء به حضرت پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله فرموده است: «وَ اَمّا مِنْ مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله فَالْقِیامُ بِالسَّیْفِ وَ تَبْیینُ آثارِهِ ثُمَّ یَضَعُ سَیْفَهُ عَلى عاتِقِهِ ثَمانِیَةَ اَشْهُرٍ فَلا یَزالُ یَقْتُلُ اَعْداءَ اللّهِ حَتّى یَرْضَى اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ(9)؛ و امّا [شباهت حضرت مهدى علیهالسلام] به پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله قیام با شمشیر است [كه دشمنان لجوج را از میان برمىدارد] و آثار آن حضرت را آشكار مىكند. آنگاه هشت ماه به صورت مسلّح و آماده به سر مىبرد و همواره با دشمنان خدا مبارزه مىكند تا این كه خداوند راضى شود.»
بدون تردید بانوانِ شایسته و متعهد در دولت آن حضرت جایگاه ارزشمندى دارند. نقش زن در آن زمان همانند زنان صدر اسلام، فراخور حال آنان و نسبت به موقعیت ویژهشان خواهد بود؛ یعنى همان رسالتى كه یك زن مسلمان طبق آیین اسلام به دوش گرفته است، در عصر ظهور نیز به آن پاىبند خواهد بود. آنچه از روایات بر مىآید، آن است كه عدهاى از كارگزاران آن حضرت از بانوان ارجمند هستند. جابر بن یزید جعفى از یاران نزدیك امام محمد باقر علیهالسلام به نقل از آن حضرت فرمود:
«وَ یَجِىءُ وَاللّهِ ثَلاثُ مِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلاً فیهِمْ خَمْسُونَ امْرَأَةً یَجْتَمِعُونَ بِمَكَّةَ عَلى غَیْرِ میعادٍ(10)؛ به خدا سوگند! 313 نفر یاران مهدى علیهالسلام مىآیند كه پنجاه نفر از آنان زن مىباشند و بدون هیچگونه وعده قبلى در شهر مكه گرد هم جمع مىشوند.»
روایت دیگرى در این زمینه از امسلمه، همسر رسول خدا صلى الله علیه و آله از طریق اهل سنت نقل شده است كه پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله در آن گفتار با اشاره به عصر ظهور و اجتماع یاران حضرت مهدى علیهالسلام در اطراف آن حضرت مىفرماید:
«یَعُوذُ عائِذٌ فِى الْحَرَمِ فَیَجْتَمِعُ النّاسُ اِلَیْهِ كَالطَیْرِ الْوارِدِ الْمُتَفَرِّقَةِ حَتّى یَجْتَمِعَ اِلَیْهِ ثَلاثُ مِائَةٍ وَ اَرْبَعَةَ عَشَرَ رَجُلاً فِیهِ نِسْوَةٌ …؛ (در زمان ظهور) پناهخواهى به حرم خداوند در مكه پناهنده مىشود. مردم همانند كبوتران از هر سو به جانب او رو مىآورند تا این كه سیصد و چهارده نفر كه عدهاى از آنان زن هستند، دور او را مىگیرند.» و ادامه داد: «و از همان جا خروج مىكنند و بر تمام ستمگران و اعوان و انصارشان پیروز مىگردند و عدل را آن چنان در روى زمین برقرار مىسازند كه زندگان آرزو مىكنند كه اى كاش مردههایشان نیز از طعم آن عدالت مىچشیدند!»(11)
سران جبهه باطل معمولاً افرادى خودخواه، متكبر، صاحب صفات ناپسند انسانى هستند كه در مقابل حق خودنمایى مىكنند. آنان چنان در منجلاب فساد و گناه غوطهورند كه انسانهاى حقطلب و جلوههاى فضیلت را خطرناكترین دشمنان خویش قلمداد مىكنند. به همین جهت، تمام تلاشهاى خود را براى نابودى آیین حق و رهبران الهى به كار مىگیرند. اما خداوند طبق سنت پایدار خود همواره حق را پیروز گردانیده و دشمنانش را مأیوس و مغلوب كرده است.
قرآن مىفرماید: «یُرِیدُونَ أَن یُطْفِئُواْ نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَهِهِمْ وَ یَأْبَى اللَّهُ إِلآَّ أَن یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْكَرِهَ الْكَـفِرُونَ»(12)؛ «(مخالفین حق)مىخواهند نور خدا را با دهانهاى خود خاموش كنند، ولى خدا جز این نمىخواهد كه نورش را كامل كند؛ هر چند كافران را خوش نیاید.»
در عصر ظهور، تلاشهاى زیادى صورت مىگیرد تا از استقرار حكومت قائم آل محمد صلى الله علیه و آله جلوگیرى شود، اما آن حضرت به لطف و مدد الهى، تمام موانع را از میان برمىدارد. سفیانى یكى از دشمنان سرسخت حضرت مهدى علیهالسلام است.
امیرمؤمنان على علیهالسلام در مورد جنایات وى به كوفیان فرمود: «بدا به حال كوفه! سفیانى چه جنایاتى در آنجا انجام مىدهد! به حریم شما تجاوز مىكند، كودكان را سر مىبرد و ناموس شما را هتك مىكند.»(13)
امام باقر علیهالسلام درباره ویژگیهاى این دشمن سرسخت حضرت مهدى علیهالسلام فرمود: «اگر سفیانى را مشاهده كنى، در واقع پلیدترین مردم را دیدهاى. وى داراى رنگى بور و سرخ و كبود است. هرگز سر به بندگى خدا فرو نیاورده و مكه و مدینه را ندیده است.»(14)
امام باقر علیهالسلام مىفرماید: «گویا من سفیانى (سركرده دشمنان حضرت امام عصر علیهالسلام) را مىبینم كه در زمینهاى سرسبز شما در كوفه اقامت گزیده، ندا مىدهد كه هر كس سر یك تن از شیعیان على علیهالسلام را بیاورد، هزار درهم پاداش اوست. در این هنگام، همسایه به همسایه دیگر حمله مىكند و مىگوید: این شخص از شیعیان است. او را مىكشد و هزار درهم جایزه مىگیرد.»(15)
شیصبانى نیز یكى دیگر از سران جبهه باطل در عصر ظهور است. او از دشمنان كینهتوز اهلبیت علیهمالسلام و حضرت مهدى علیهالسلام مىباشد. ریشهاش به بنىعباس مىرسد و شخصى بدكردار، شیطان صفت و گمنام است. امام باقر علیهالسلام به جابر جعفى فرمود: «سفیانى خروج نمىكند، مگر آن كه قبل از او شیصبانى در سرزمین عراق خروج مىكند. او همانند جوشیدن آب از زمین، یكباره پیدا مىشود و فرستادگان شما را به قتل مىرساند. بعد از آن در انتظار خروج سفیانى و ظهور قائم علیهالسلام باشید.»(16)
دجّال نیز فتنهگرى كذّاب و فریبنده است كه موجى از آشوب و فتنه به پا مىكند و بسیارى را با دسیسههاى شیطانىاش مىفریبد. چشم راست او ناپیداست و نام اصلىاش صیف بن عائد است. او ادعاى خدایى مىكند. در سحر و جادو، زبردست و در فریب مردم، مهارت عجیبى دارد. شیطان صفتان به اطراف او گرد مىآیند.
اما طبق مشیت الهى و سنت تغییرناپذیرش همچنان كه در طول تاریخ همواره به اثبات رسیده است، اهل باطل همچون كف روى آب نابود شدنى هستند و حضرت مهدى علیهالسلام نیز با غلبه بر سران كفر و فتنه و نفاق طومار زندگانى دشمنان فضیلت و كمال را درهم مىپیچد و بساط عدل و داد و انسانیت را در روى زمین مىگسترد.
نویدهاى امام محمد باقر علیه السلام در مورد ظهور حضرت مهدى (عج)
1- ابوحمزه ثمالى آورده است كه: در یكى از روزها در محضر درس امام محمدباقر علیه السلام بودم، هنگامى كه حاضران رفتند، امام باقر علیه السلام فرمود:
اباحمزه! از رخدادهایى كه خداوند آن را قطعى ساخته است قیام قائم ماست. هر كس در آنچه مىگویم تردید كند با حال كفر به خدا، او را ملاقات خواهد كرد. آنگاه افزود: پدر و مادرم فداى وجود گرانمایه او باد كه همنام و همكنیه من است و هفتمین امام پس از من. پدرم فداى كسى باد كه زمین را لبریز از عدل و داد مىكند همان گونه كه به هنگامه ظهورش از ستم و بیداد لبریز است .
یا اباحمزه! هر كس سعادت دیدار او را داشت و همان گونه كه به پیامبر صلی الله علیه و آله و على علیهالسلام سلام و درود مىگوید بر آن حضرت درود گفت و فرمانبردار او گردید، بهشت بر او واجب مىگردد و هر كس به آن وجود گرانمایه سلام نگفت، خداوند بهشت را بر او حرام ساخته و او را در آتش سوزان جاى خواهد داد و چه بدجایى است جایگاه ستمكاران! (17)
2- بانوى دانش پژوهى كه به (امهانى) شهرت داشت آورده است كه بامدادى بر حضرت باقر علیه السلام وارد شدم و گفتم: سرورم! آیهاى از قرآن شریف، ذهن و فكرم را به خود مشغول داشته و خوابم را ربوده است .
فرمود: كدام آیه امهانى؟ بپرس!
گفتم: این آیه شریفه كه مىفرماید: فلا اقسم بالخنس. الجوار الكنس. (18)
فرمود: به! به! چه مسئله خوبى پرسیدى، این مولود گرانمایهاى است در آخرالزمان. او (مهدى) این عترت پاك است. مهدى خاندان وحى و رسالت، براى او غیبت و حیرتى است كه گروهى در آن گمراه مىگردند و گروههایى راه حق و هدایت را مىیابند. خوشا به حالت اگر او و زمان او را درك كنى … و خوشا به حال آنان كه او را درك خواهند نمود. (19)
پینوشتها:
1.كمال الدین، ج 1، ص 330.
2.همان.
3.غیبت نعمانى، ص 273.
4.اسراء / 5.
5.تفسیر عیاشى، ج 2، ص 281.
6.بحارالانوار، ج 52، ص 125.
7.همان، ص 230.
8.همان، ص 354.
9.كمال الدین، ص 329.
10.بحار الانوار، ج 52، ص 222.
11.معجم احادیث المهدى علیهالسلام ، ج 1، ص 501/ المعجم الاوسط، ج 5، ص 334.
12.توبه / 32.
13.یوم الخلاص، ص 93.
14.بحارالانوار، ج 52، ص 354.
15.بحار الانوار، ج 52، ص 215.
16.غیبت نعمانى، ص 302.
17- بحارالانوار، ج 24، ص 241 .
18- سوره تكویر، آیه 16 و 17 .
19- اكمال الدین، شیخ صدوق، ج 1، ص 330 / بحارالانوار، ج 51، ص 137 .
منبع سایت تبیان به نقل از:
مجله مبلغان، شماره 74 ، كریم حیدرى نهند
ماهنامه موعود جوان، شماره 21، ساره سام كن .