براى رسيدن به مرز اعتدال در روابط اجتماعى و فردى و ايجاد حالت حيا، راهكارهاى زير سودمند مى نمايد:
1 . اجتناب از گناه، حتى گناهان كوچك; انسانى كه از گناهان كوچك پرهيز نمىكند، كمكم به گناهان بزرگ روى مىآورد .
2 . انجام صحيح واجبات و تكاليف دينى
3 . عمل به مستحبات و دورى از مكروهات در حد امكان
4 . دوستى با افراد با حيا و اجتماعى
5 . قطع ارتباط باافراد گناهكار
6 . به قدر ضرورت سخن گفتن و اجتناب از پرگويى; در روايات آمده است: كسى كه بسيار حرف مىزند، لغزشهايش زياد مىشود و حياى وى كاهش مىيابد .
7 . باتامل و احتياط سخن گفتن
8 . پرهيز از اظهار نظر قطعى در امور ترديدآميز; اگر به درستى چيزى اطمينان نداريد، گفتارتان را با الفاظ «شايد» و «امكان دارد» همراه سازيد .
9 . كنترل چشم و گوش و دهان و . . . ; به هر صدايى گوش ندهيد، به هر كارى دست نزنيد، در هر راهى قدم نگذاريد، از هر غذايى نخوريد و تمرين كنيد اعضا و جوارح شما در اختيار خودتان باشد .
10 . تقويت ايمان; براى تقويت ايمان سعى كنيد معرفتخود به خداوند و معاد را بيشتر كنيد . تقويت ايمان به تدريجحاصل مىشود . پس با تمرين و پشتكار به آنچه بيان شد عمل كنيد تا ان شاء الله به گوهر زيباى حيا دستيابيد و حيا را سرلوحه همه اعمال و رفتارتان قرار دهيد . ان شاء الله .
حضرت آيت الله بهجت:
لازم نيست كه انسان در پي اين باشد كه به خدمت حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف ،تشرف حاصل كند ؛بلكه شايد خواندن دو ركعت نماز و سپس توسل به ائمه عليهم السلام بهتر از تشرف باشد.
جرعه وصال ؛ ص24
همسایه سایه ات به سرم مستدام باد
لطفت همیشه زخم مرا التیام داد
وقتی انیس لحظه ی تنهایی ام توئی
تنها دلیل اینکه من اینجایی ام توئی
هر شب دلم قدم به قدم میکشد مرا
بی اختیار سمت حرم میکشد مرا
با شور شهر فاصله دارم کنار تو
احساس وصل میکند آدم کنار تو
حالی نگفتنی به دلم دست میدهد
در هر نماز مسجد اعظم کنار تو
موضوع:
خانواده و جهاني شدن
استاد راهنما:
آقاي دكتر حسين خنيفر
دانش پژوه:
سعادت سندان
چكيده مطالب:
جهاني شدن فرآيندي متناسب با پيشرفت علم و فناوري است و مسئله انكارناپذير عصر حاضر است. اما اين فرآيند توسط عدهاي از مستكبران جهان هدايت ميشود. و هدف آنان با عنوان ايجاد «دهكدة جهاني»، رسيدن به خواستهها و منافع حيواني خودشان است. لذا سيري نميپذيرد و هر مانعي را كه بر سر راه منافع خود بيابند از بين ميبرند. مثل دين، فرهنگ، ارزشها ومعيارهاي الهي. خانواده چون با دين و فرهنگ و ارزشها و معيارهاي الهي آميخته است از اين قاعده مستثني نيست.
جهانيسازان امروز هيچ ارزش و احترامي براي انسان و انسانيّت قائل نيستند. تفكر وهدف آنان «اين جهاني فكر كردن» و «اين جهاني شدن» است. زيرا تنها با كسب قدرت و سلطة جهاني و با به دست گرفتن قدرت سياسي، اقتصادي و فرهنگي است كه ميتوانند خود را عملاً در رأس هرم و سلطه، حفظ كنند.
آنان محيط زيست بشر را فداي سگهاي خود ميكنند. حقوق بشر را كه خود ادعاي دفاع از آن را دارند ـ يا عناويني مانند دخالتهاي به اصطلاح بشردوستانه آمريكايي ـ زير پا ميگذارند.
ما از پيامدهاي منفي جهاني شدن مثل انزواگري، بيهويتي، مصرف گرايي، شكاف نسلها، كاهش ميزان ازدواج و … براي خانواده احساس خطر ميكنيم و آن را در لبة پرتگاه تزلزل ميبينيم.
بايد اركان نظام خانواده را كه داراي ريشه و بنياني محكم و استوار بوده و در حال حاضر دچار تزلزل شده، از نو ساخت. و با اعتقاد و عمل به معيارهاي پوياي دين مبين اسلام وپايبندي به آداب و رسوم مذهبي و ملي، خانواده را از خطرات اين فرآيند هدايت شده ـ جهاني شدن ـ حفظ نماييم. زيرا معتقديم اسلام با منطق آسماني و معجزة جاويدش ميتواند آسايش و آرامش وامنيت حقيقي انسان را فراهم كند وانسان سرگشته را به راه مستقيم برساند واو را با فطرت پاكاش آشنا سازد.
انشاءالله
«والسلام علي من اتبع الهدي»
آیه96 سوره بقره: خداوند از کسانی سخن به میان آورده است که زندگی شان از ایمان و معرفت خالی است اما دوست دارند هزاران سال عمر کنند. سلامتی و اصل زندگی و حیات خیلی خواستنی است اما چیز مهمتری هم هست و آن محتوای این زندگی است. ما معمولا برای سلامتی هم (خصوصا پدر ومادر نسبت به فرزندان و نسبت به هم) زیاد و آشکارا دل میسوزانیم. دقت کردهاید که دعا برای سلامتی همه مریض ها اولین دعایی است که برای دیگران میکنیم، ولی برای دل کسی یا رفع بنبست روحی یا مشکل اخلاقی یا چیزهایی از این دست؟ انگار چیز مهمی نیست! نه تلاشی میکنیم، نه فکری، نه دعایی! پدر یا مادری که برای محتوای زندگی همسر و فرزندان خود به اندازه اصلِ زنده بودن وبهرهمندی از سلامتی، وقت میگذارد در واقع به زندگی خودش هم عمق و ارزش میبخشد.
محمد حسین شیخ شعاعی
تحقیق پایانی سطح (2) (کارشناسی)
عنوان
شیوه های تبلیغی صهیونیستها علیه مسلمانان
استاد راهنما
حجت الاسلام والمسلمین علی آقا پیروز
استاد داور
حجت الاسلام و المسلمین مهدی زندیه
محقق
فخری حسینی نوه
چکیده
صهیونیسم، مفهومی است که در صد سالۀ اخیر رایج و مصطلح شده است. تفکرات صهیونیستی ریشه در نازیسم و فاشیسم دارد . هدف کلی صهیونیستها سیطره بر کل جهان است و برای رسیدن به این هدف، در تلاشند با تسلط بر افکار تودۀ مردم، نبض اقتصادی دنیا را در دست گیرند.
صهیونیسم گروهی نژاد پرست، بی دین و دنیا طلب هستند که برای رسیدن به مقاصدشان از هر گونه شیوه و راه و روشی استفاده می¬کنند و هیچ گونه محدودیت اخلاقی و انسانی برای خود قائل نیستند، و بر این باورند که هدف وسیله را توجیه میکند. حتی واژه های مقدس مانند حق طلبی، آزادی، و عدالت، در قاموس افکار آنها رنگ میبازد و طبق خواستۀ آنها معنا می¬شود.
امکانات و ابزارهایی مانند خبرگزاریها، مطبوعات، نشریات، تئاتر، سینما، رادیو، تلویزیون و اینترنت و غیره که می تواند در جهت رشد و تعالی افراد بشر مورد استفاده واقع شود، بصورت مسموم و گمراه کننده در سیطره تبلیغات وحشیانه صهیونیسم قرار گرفته و در جهت تباه ساختن اخلاق و ارزشهای والای انسانی از آنها استفاده میشود. حال که صهیونیسم با تباه ساختن ارزشهای والای انسانی قصد به زنجیر کشاندن انسانها و سوء استفاده ی ابزاری از آنها را دارد، بر جامعۀ انسانی مخصوصاً مسلمانان که معتقد به کرامت والای انسانی هستند فرض است، با پاسداری از ارزشها و نهادینه کردن آنها در جامعه انسانی و اسلامی، به تقویت نیروی ایمان خود پرداخته و صهیونیسم جهانی را از رسیدن به اهداف و مقاصد پلیدش باز دارند. و جامعه را در جهت رشد ارزشهای متعالی انسانی و اسلامی سوق دهند.
روزگار بدی برای طلاب بود؛ عمامهها را برمیداشتند و آنها را اذیت و آزار میرساندند. وضعیت معاش هم آشفته بود با همه این احوال علاقه عجیبی به تحصیل علوم دینی پیدا کرده بودم. وقتی این امر را با خانواده خود مطرح کردم همه مخالفت کردند چون طلبهشدن در آن زمان ساقط شدن از همهچیز بود.
ولی همه این مخالفتها مرا در تصمیم خود سست نکرد و به حوزه آمدم و با جدیت تحصیل را ادامه دادم. روزی در فیضیه با طلاب صحبت میکردیم گفتم: شخصی قبول کرده است مخارج زندگیام را درصورتیکه خوب وظایف طلبگی خود را انجام دهم بر عهده بگیرد. همه با تعجب بسیار پرسیدند: این شخص ثروتمند در تهران است یا قم؟ گفتم تهران و قم برایش فرقی ندارد. با کنجکاوی اصرار کردند که کجاست؟ من بالاخره گفتم: این شخص خداوند متعال است. همه بهتزده، سست شدند. گفتم: اگر یک نفر انسان بود شما قانع میشدید؟ مگر «الیسالله بکاف عبده» را ندیدهاید؟!
به نقل از آیتالله ممدوحی
نشریه خانه خوبان - ش 6
استاد شیخ حسین انصاریان :
زن در کمالات مرد خیلی دخیل است. مرد هم همینطور. مرد و زن وظیفه واجب دارند نشاط همدیگر را حفظ کنند. زن وطیفه دارد وقتی شوهر میآید به خانه زبانش را از گلایه ببندد. مرد هم وظیفه دارد وقتی به خانه میرود غصههای بیرونش را به داخل نبرد؛ همانجا دم در بریزد و دوباره فردا صبح جمع کند. مرد وقتی در میزند و میخواهد وارد شود باید عاشقانه وارد شود. زن هم باید عاشقانه مرد را بپذیرد. لازم نیست زن حوادث خانه را به مرد بگوید؛ قوری شکست، بشقاب شکست و…، اجناس مادی میشکند! بگذار استراحت کند. چهار پنج روز دیگر به او بگو اگر یک وقت چشمت به قوری افتاد ظاهرا یک قوری لازم است. زن باید چشمش را از همچشمی با افراد ببندد نباید به مرد بگوید خانه خواهرم اینطور بود… دو تا انسان یکجور در عالم نیست روزی افراد هم متفاوت است. شما به جای اینکه با زندگی خواهرت هماهنگ شوی باید با زندگی شوهرت بسازی. شما مردها هم از همچشمی بپرهیزید؛ نباید در خانه از زنهای دیگر تعریف کنید چون زن حساس است، احساس میکند شما نسبت به او دلسرد شدهاید و هیچ دردی برای زن بالاتر از این نیست. شما میخواهی برای خانمت تعریف کنی از حضرت مریم(س) تعریف کن. شما فقط بگو قرآن چه آیات جالبی دارد میآیی بنشینیم با هم بخوانیم؟ شما از حضرت زهرا(س) صحبت کن، اما به او نگو چرا هیچچیز تو مثل او نیست. هیچ چیز او نمیتواند مثل او بشود! شما وقتی میخواهی بیرون بروی دو کلمه به خانم بگو فرمایشی نداری؟
نشریه خانه خوبان - ش6
من از خداي خود خواستهام نه در جنگ ايران و عراق شهيد بشوم و نه به دست منافقين، بلكه با خداي خود عهد كردهام شهادتم به دست شقيترين آدمهاي روي زمين، يعني اسرائيليها باشد. اين را هم ميدانم كه خدا اين تقاضاي مرا قبول ميكند و من به دست آنها شهيد ميشوم.
احمد متوسلیان
امام على عليه السلام:
«من لم يهذب نفسه فضحه سوء العادة»
كسى كه روان خود را از ناپاكىهاى اخلاق تطهير ننمايد، عادات ناپسنديدهاش او را رسوا خواهد ساخت.
(غرر الحكم، ص719)