بازگویی فضیلت های وجودی حضرت
یکی از وظایف منتظران این است که در هر مکان و به هر مناسبتی که سخنی از امام زمان(عج) به میان آورده می شود، از فضیلت ها، معجزه ها، کرامت ها و آثار وجودی ایشان بگویند. امام صادق علیه السلام به یکی از یاران خود به نام فضیل فرمود: آیا می نشینید و با یکدیگر گفت وگو می کنید؟ فضیل عرضه داشت: آری فدایت شوم. امام صادق علیه السلام فرمود: «همانا من آن مجالس را دوست می دارم؛ پس امر ما را احیا کنید. ای فضیل، خداوند رحمت کند کسی که امر ما را احیا نماید». رهرو راه انتظار در مجالسی که به نام آن محبوب دل ها تشکیل می شود، حضور می یابد تا ریشه های محبت او را در دل خود محکم تر کند. امام رضا علیه السلام فرمود: «هر کس در مجلسی بنشیند که در آن مجلس امر ما زنده می گردد، روزی که دل ها می میرد، دلش نخواهد مرد».
العلم المصبوب
مصبوب اسم مفعول از ماده “صبّ” است و “صب” به معنای ریزش است. “علم مصبوب” یعنی علم و دانش ریخته شده جهت استفاده خلق برای رشد و کمال به این معنا که تمام علوم الهی و اسرار ربانی و معارف حقیقی و هم آن چه از علوم که در کتب الهی جمع است نزد آن حضرت می باشد که خدا بر مردم مثل باران رحمت باریده است.
این المرتجی لازالة الجور والعدوان
کجاست آن یگانه کسی که برای برانداختن اساس ظلم و عدوان مورد امید و نظر (خلایق) است.
الرحمه الواسعه
رحمت به معنای احسان،بخشش و فضل و نعمت آمده . لذا آن حضرت رحمت الهی است که وسعت داده شده و تمام عالم از وجود مبارک او بهره مند می شوند. امام زمان بزرگ ترین مرتبه از مراتب رحمت الهی است. چون رحمت خدا مراتبی دارد که هر نعمتی به تناسب مقام و منزلتش نزد خدا ،دارای مراتب عالی تر می باشد.و بالاترین و مهمترین از مراتب نعمت و رحمت الهی وجود مقدس امام زمان است.
این المدخر لتجدید الفرائض و السنن کجاست آن کس که برای تجدید و احیاء در زنده کردن ( فرائض و سنن در آئین اسلام که فراموش شده) ذخیره شده است. در اثر استیلای رؤسای جور و فراهم آوردن شهوات و هواهای نفسانی ، واجبات الهی و سنن دینی در جامعه مسلمین از یاد رفته و دستورات و روش های اسلامی متروک و از میان رفته و چه بسا به واسطه مرور زمان و پیروی هوای نفس متدرجا آنان که به وجود امام هم معتقد بودند آن را از یاد برده باشند.
انتظار فرج و ظهور آن حضرت
انتظار فرج در هر کاری، یکی از اعمال صالح به شمار می آید؛ البته انتظار فرج کلی که فرج آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم و شیعیان ایشان و فرج دین است، برترین انتظار فرج هاست؛ چنان که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرموده است: «برترین اعمال امت من، انتظار فرج است». امام علی علیه السلام نیز می فرماید: «منتظر فرج باشید… زیرا محبوب ترین عمل ها به سوی خداوند، انتظار فرج است». ارزش و اهمیت انتظار زمانی روشن می شود که با نگاهی به آیات قرآنی، درمی یابیم خداوند متعالی، اهل بیت علیهم السلام ، پیامبران و فرشتگان همگی خود را منتظران حضرت می دانند. انتظار فرج آن حضرت به قدری فضیلت دارد که امام صادق علیه السلام فردی را که منتظر این امر باشد و در این حالت بمیرد، برابر با کسی دانسته که همراه حضرت مهدی(عج) در خیمه او باشد.
«این المتحیر لاعاده المله و الشریعه»
کجاست آن کس که برای برگرداندن (حقایق) ملت و شریعت اسلام انتخاب شده است.
مراد از ملت و شریعتی که باید به وسیله او احیاء شود و به دست با کفایت او انجام گیرد همان ملت و طریقه حضرت ابراهیم است.
الشریعة : شریت به حسب لغت راه روشن و آشکاری است که آدمی را بر لب آب می رساند و آیین دین را هم که شریعت گویند به آن
تشبیه شده چون همان قسم است که آب سبب حیات دنیایی و زندگی موجود زنده است و بدان بستگی دارد و این هم سبب حیات ابدی و سعادت
دنیا و آخرت است و این راه روشن را شریعت گویند.
الامام المأمون
امام زمان پیشوا و مقتدایی است که خدا او را مأمون و مورد اطمینان خود دانسته و تمام اسرار عالم و رموز خلقت و علوم اولین و آخرین را به حضرتش به ودیعت سپرده است.
معنای دیگر آن است که امام زمان در حفظ و امن الهی قرار دارند و از جمیع بلیات محفوظ می باشد.
حفظ ایمان و دین از شیاطین، کافران، منافقان، دشمنان اهل بیت علیهم السلام و نیز شبهه هایی که هر لحظه ممکن است به عرصه ایمان و دین شخص رخنه کرده و هجوم آورد بسیار مهم است. ثبات و استقامت در حفظ ایمان و عقیده و صبر و تحمل بر مصیبت ها و شماتت دشمنان بسیار مشکل است، مگر برای کسی که لطف ویژه خداوند شامل حالش شود. راه ثبات عقیده و حفظ ایمان و نگهداری نفس از طغیان و عصیان، در عمل کردن به وظایف است. ائمه اطهار علیهم السلام در روایات بسیاری، مسلمانان را به صبر و استقامت در حفظ ایمان و عقیده امر کرده اند. امام جواد علیه السلام می فرماید: «مهدیِ ما را غیبتی خواهد بود. پس هر کس بر دین خود ثابت بماند… در قیامت در درجه من و با من خواهد بود».
استقامت در حفظ ایمان و عقیده
هیچکس به من نگفت :
که غیبت شما ، به معنای نبودن نیست ، بلکه به معنای ندیدن هم نیست ، چرا که تو روی فرش مجالس ما ، قدم می گذاری . در بین مایی ، ما را می بینی و می شناسی. ما هم تو را می بینیم ولی نمی شناسیم. مگر نه این که شما را تشبیه کرده اند به یوسف علیه السلام که برادران را دید و شناخت ، او را با این که دیدند نشناختند.
مگر نه این است که در دعای ندبه می خوانیم ، ای غایبی که غایب از ما نیستی ؛ فدایت شوم، ای دور از مایی که از ما دور نیستی.
مگر نه این است که وقتی می آیی ، خلایق انگشت به دهن می مانند که ما این آقا را نه یکبار ، بلکه بارها دیده ایم. پس تو اینجایی در بین ما ، ولی غایبی ، یعنی ناشناخته ای ، نشناختن هم گناه ماست، مشکل تو نیست ، تو برای من غایبی که نمی شناسمت.
ای کاش در نوجوانی به من گفته بودند که با شناخت تو ، غیبت حداقل برای خودم ، تمام شدنی است.
ای کاش بودنت را هر لحظه با تمام وجودم حس می کردم.
بارها روی تو دیدم ولی نشناختم لاله از باغ رخت چیدم ولی نشناختم
کعبه را کردم بهانه تا بگردم دور تو آمدم دور تو گردم ولی نشناختم
حسن محمودی