حجة الله
حجت یعنی برهان و دلیل که مقصود را روشن کند. امام زمان برهان و دلیلی است که انسان را به خدا می رساند، اوست که می تواند امر توحید و معارف الهیه را حفظ نموده و به اهلش برساند که اگر حجت بر روی زمین نباشد حق نابود می گردد.
ترجمانه
در این زیارت آن حضرت را “ترجمانه کتاب خدا” می خوانیم چون فقط اوست که می تواند حقایق قرآن را بیان کند و به خلق برساند و غیر از حضرتش از آبائ معصومش هیچ کس نمی تواند قرآن را تفسیر کند لذا تفسیر منحصر می شود به معلمان قرآن که اهل بیت پیامبر می باشند.
تالی کتاب الله
تالی از قرائت و خواندن گرفته شده است یعنی آن حضرت تلاوت کننده قرآن کما هو حقه می باشد. معنای دیگر ” تالی کتاب الله” : آن حضرت پشت سر و همراه قرآن کریم است و این معنا مطابق روایت ثقلین است.
بوار الکافرین
نابود کننده کافرین
بوار از ماده “بور” به معنی کساد و بی بهره می باشد.
مؤمنین به جهت ایمانشان به ولایت و امامت آن حضرت مورد لطف و رحمت الهی قرار می گیرند. کافرین نیز به جهت ایمان نیاوردنشان دچار کساد و فساد در دنیا و آخرت می گردند.
الوالی الناصح
سرپرستی که خیرخواه است.
امام عصر رهبر وامامی است که امت رااز روی مهر ومحبت به حقیقت بندگی نصیحت می کند و آن ها را هدایت می فرماید.آن حضرت حقیقت را به مردم گوشزدنموده و به دستورات اسلام وعمل نمودن به آن پندمی دهند.
الناطقه بالحکمة و الصدق
امام ، گوینده حکمت و صدق است.
امام عصر دارای تمام علوم و حمت های الهی بلکه آن چه شایسته مقام عصمت و امامت است.
المقدم المأمول
سلام بر تو ای مقدم و پیشوای مورد امید
کلمه مأمول یکی از القاب امام زمان می باشد که به معنای “آرزو و امید” است.چنان که مؤمنین امید او را دارند و در آرزوی او به سر می برند.
المترقب الخائف
امامی که منتظر،مراقب و خائف است.
معنای خوف :
1- خوف از کشته شدن
2- خوف از طولانی تر شدن و تأخیر فرج
3- خوف از برای مؤمنین که دچار مشکلات و دام های شیاطین شده و در جهت صراط مستقیم دین واقع نشوند.
القائم بقسطک
آن حضرت قیام به قسط الهی می کند و در امت خویش نیز به عدالت الهی رفتار می نماید.
الغوث
غوث:به معنای یاری،نصرت،کمک،دادرسی،فریاد رسی آمده.
این لقب بازگرفته از اسماء خدا است چون در حقیقت خدا دادرس بندگانش می باشد.
از القاب خاصه آن حضرت “الغوث” است و معنای آن فریاد رسی است و حقیقتا معنای این لقب الهی ، مجرد اسم نیست و این معنا محقق نمی شود مگر این که صاحب این لقب دارای قوه سامعه ای باشد که هر کس در هر جایی در مقام استغاثه برآید ،بشنود.بلکه دارای احاطه علمی به حالات درماندگان باشد و همچنین دارای قدرت و توانیی باشد که اگر صلاح دانست درمانده را نجات دهد و از گرداب بلا رهایی بخشد و این مقام شایسته کسی است که دارای مقام امامت و بساط ولایت باشد.