بهار، ظهور، انتظار
صدا می آید؛ صدای رویش سبزه ها. صدای جیک جیک گنجشکها. صدای شکفتن لاله ها. صدای تپش قلب ماهی ها در تنگ بلور زمان. صدا می آید. صدای کوبیدن دستهای خورشید به پنجره ی دل چکاوک ها. صدای تپش قلب کودکان از ذوق خرید ماهی عید…
و صدا می آید؛ صدای انتظار، صدای فریاد؛صدای خواهش های دل از او. صدای زمزه قلب ها… و صدای عشق می آید.
صدای قلب های عاشق که منتظر ظهور یک تحولند. که منتظر رویش بهارند. که منتظر سال و ماه و روزند. و قلب هایی که منتظر اویند. همو که انتظار همه منتظرین است. همو که دل های خزان شده ی عاشق است. همو که وجودش مملو از انتظار است. و اوی که… همه جمله های تکراری را خط زدم. کوچه های انتظار، قلب های منتظر، چشم های منتظر. و خط خطی های ذهنم را پاک کردم. و بلند بلند از ته دل فریاد زدم:"اللهم عجل لولیک الفرج”
و باز هم ایستادم و در کوچه های بی کسی خودم قدم زدم. و منتظر ماندم. باز هم منتظر بهار. باز هم منتظر صدای چکاوک ها. باز هم منتظر صدای جویبارها. و منتظر صدای “انا المهدی". و بغض کردم. اشک در چشمانم حلقه زد. زیر لب زمزمه کردم. صدایش کردم. تصویرش را در ذهنم کشیدم. ذهنم گنجایش آن همه زیبایی را نداشت. محو شد. رفت و در قلبم خانه کرد. چشمانم را باز کردم. گوش دادم. باز هم صدا می آمد. همان صداهای هر روز…
صدای وزش باد در گوش برگ ها. صدای زندگی. صدای بهار. صدای شادی کودکان از خرید عید. ولی در میان همه ی صداها صدایی خوب به گوش می رسد. صدای مچاله شدن قلب های منتظر عاشقان ظهورش.
و صدای العجل العجل همه ی مظلومان. صدای تپش آسمان… باد وزید. برگ ها را برد. باران آمد. قلب ها را شست. و من باز هم نوشتم: انتظار-انتظار-انتظار
مطهره کاکویی- طلبه پایه اول
الوالی الناصح
سرپرستی که خیرخواه است.
امام عصر رهبر وامامی است که امت رااز روی مهر ومحبت به حقیقت بندگی نصیحت می کند و آن ها را هدایت می فرماید.آن حضرت حقیقت را به مردم گوشزدنموده و به دستورات اسلام وعمل نمودن به آن پندمی دهند.
این وجه الله الذی الیه یتوجه الولیاء
کجاست آن وجه الهی
که دوستان خدا به جانب او روی می آورند.
حل نشدن در فساد محیط
منتظر واقعی امام مهدی(عج) اگر در محیطی فاسد قرار گیرد، نه تنها در آن غرق نمی شود، بلکه به اندازه توان خویش در برطرف کردن فساد می کوشد. منتظر امام وقتی فساد را می بیند، به شدت اندوهگین می شود. البته آن چیزی که می تواند در بین منتظران روح امید بدمد و به مقاومت و خویشتن داری دعوتشان کند و نگذارد در محیط فاسد حل شوند، امید به اصلاح نهایی است که به دست منجی عالم بشریت، امام زمان(عج) انجام خواهد شد.
حق نماز ( در رساله حقوق امام سجاد علیه السلام )
امام سجاد علیه السلام :
حَقُّ الصَّلاهِ فَأَن تَعلَمَ أَنَّها وفادَهٌ الی الله وَ أَنَّکَ قَائِمٌ بِهَا بَینَ یَدَیِ الله ؛ فأذا عَلِمتَ ذلک ؛ کُنتَ خَلِیقاً أن تَقُومَ فیها مَقامَ الذَّلیلِ الرَّاغبِ الرَّاهبِ الخائفِ الرَّاجی المسکین المُتَضَرّعِ المُعَظِّمِ مَن قامَ بَینَ یَدَیهِ بِالسُّکُونِ وَ الاِطراقِ وَ خُشُوعِ الأطرافِ وَ لِینِ الجَناح وَ حُسنِ المناجاهِ لَهُ فی نَفسِهِ و الطَّلَبِ الیهِ فی فَکاکِ رَقَبَتِکَ التی أَحاطَت بِهِ خَطِیئَتُکَ وَ استَهلَکَتها ذُنُوبُکَ وَ لا قُوَه الا بالله.
حق نماز این است که بدانی با آن به مهمانی خدا می روی ؛ و در پیشگاه و منظر او می ایستی . پس چون این را دانستی سزوار است که همچون بنده ای خوار ؛ حقیر ؛ خواستار ؛ ترسان ؛ امیدوار ؛ بی قرار ؛ زاری کننده و بزرگ دارنده ؛ کسی که در مقابلش با آرامی و سرافکندگی و فروتنی اعضا ایستاده است و همراه با آرامش و وقار وراز و نیاز نیکویی ؛ که در دل با او دارد ؛و تقاضای آزادی از آتش جهنم نسبت به اشتباهات و خطاها که احاطه اش نموده و گناهانی که به نابودی اش کشانده ؛ به او روی می آوری . و قدرتی جز از ناحیه خداوند وجود ندارد.
رساله حقوق امام سجاد علیه السلام ؛ ص 294
حضرت زهرا در پاسخ بي تفاوتهاي بهانه جویان كه مي گفتند: اگر علي زودتر شروع ميكرد و براي مردم صحبت مينمود، منحرف نمي شدند، فرمود: پس از غدير خم، خداوند براي هيچ كس عذر و بهانه اي باقي نگذاشت.
(نهج الحياه، ص42)
پیوند: http://farsi.khamenei.ir
شرح حدیثی از حضرت امام جعفرصادق علیهالسلام توسط حضرت آیتالله العظمی خامنهای در ابتدای جلسه درس خارج فقه ِ بیست و یكم دیماه 89 (ششم صفر 1432).
«قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اخْتَبِرُوا إِخْوَانَكُمْ بِخَصْلَتَيْنِ فَإِنْ كَانَتَا فِيهِمْ وَ إِلَّا فَاعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ مُحَافَظَةٍ عَلَى الصَّلَوَاتِ فِی مَوَاقِيتِهَا وَ الْبِرِّ بِالْإِخْوَانِ فِی الْعُسْرِ وَ الْيُسْر»
شافی، صفحهى 652
فى الكافى، عن الصّادق (عليهالسّلام): «اختبروا اخوانكم بخصلتين». اخوان، منظور مطلق معاشرين، علىالظاهر نيست. يعنى آن كسانى كه ميخواهيد به عنوان برادران خود و افرادى كه با آنها صداقت داريد، افراد نزديك، كسانى را كه به اين عنوان ميخواهيد انتخاب كنيد، اين دو صفت را در آنها حتماً ملاحظه كنيد. «فان كانتا فيهم»؛ اگر اين دو صفت در آنها بود، چه بهتر؛ «و الّا فاعزب ثم اعزب ثم اعزب». عَزَبَ يعنى فاصله گرفتن، از آنها رو پوشاندن. [مثل] «لايعزب عنه مثقال ذرّة»(1) كه در قرآن كريم هست. دورى كنيد از آنها. از آنها رو بپوشانيد و دورى كنيد.
فاطمه زهرا (س) در لحظه های غم بار احتضار خویش به شدت گریست.
امیرمومنان(ع) پرسید: چرا گریه میكنی؟ پاسخ دادند :
برای آنچه پس از من به تو خواهد رسید، میگریم.
(بحارالأنوار، ج 43 ،ص218)
پیوند: http://farsi.khamenei.ir/hadis-content?id=10841
شرح حدیثی از حضرت امام جعفرصادق علیهالسلام توسط حضرت آیتالله العظمی خامنهای در ابتدای جلسه درس خارج فقه ِ بیست و یكم دیماه 89 (ششم صفر 1432).
«قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اخْتَبِرُوا إِخْوَانَكُمْ بِخَصْلَتَيْنِ فَإِنْ كَانَتَا فِيهِمْ وَ إِلَّا فَاعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ مُحَافَظَةٍ عَلَى الصَّلَوَاتِ فِی مَوَاقِيتِهَا وَ الْبِرِّ بِالْإِخْوَانِ فِی الْعُسْرِ وَ الْيُسْر» شافی، صفحهى 652
فى الكافى، عن الصّادق (عليهالسّلام): «اختبروا اخوانكم بخصلتين».
اخوان، منظور مطلق معاشرين، علىالظاهر نيست. يعنى آن كسانى كه ميخواهيد به عنوان برادران خود و افرادى كه با آنها صداقت داريد، افراد نزديك، كسانى را كه به اين عنوان ميخواهيد انتخاب كنيد، اين دو صفت را در آنها حتماً ملاحظه كنيد. «فان كانتا فيهم»؛ اگر اين دو صفت در آنها بود، چه بهتر؛ «و الّا فاعزب ثم اعزب ثم اعزب».
عَزَبَ يعنى فاصله گرفتن، از آنها رو پوشاندن. [مثل] «لايعزب عنه مثقال ذرّة»(1) كه در قرآن كريم هست. دورى كنيد از آنها. از آنها رو بپوشانيد و دورى كنيد. اين دو صفت چيست؟ «محافظة على الصّلوات فى مواقيتها». يكى اين [كه محافظ نماز باشند]. در مواقيت، لابد مراد مواقيت فضيلت است؛ و الّا مطلق مواقيت اگر مورد نظر باشد، ولو آخر وقت، اينكه خب، اگر كسى نكند اين كار را، فاسق است.
امام سجاد علیه السلام :
حَقُ اللهِ الاَکْبَرُ عَلَیْکَ أَنْ تَعْبُدَهُ وَلا تُشْرِکَ بِهِ شَیئاً ؛ فَاِذا فَعَلْتَ ذلکَ بِاِخلاصٍ ؛ جَعَلَ لَکَ علی نفسِهِ اَنْ یَکْفِیَکَ اَمْرَ الدُّنیا و الاخِرَةِ وَ یَحْفَظَ لَکَ ما تُحِبُّ مِنْها .
حق خدای بزرگ بر تو این است که تنها او را پرستش کنی و چیزی را شریک او به شمار نیاوری ؛ پس هر گاه از روی اخلاص و صفای باطن چنین کنی؛ خدای سبحان بر خود لازم می داند که امر دنیا و آخرتت را کفایت کند و آنچه را از آن دو دوست داری برایت حفظ نماید.
رساله حقوق امام سجاد علیه السلام ؛ ص 289