ام سلمه مي گويد هنگامي كه آيه حجاب نازل شد زنان انصار از خانه ها بيرون مي آمدند در حالي كه عباي مشكي بر سر انداخته بودند.
( تفسير در المنثور سيوطي ذيل آيه حجاب )
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم:
هلاكت زنان امت من در دو چيز است :جمع نمودن طلا و پوشيدن لباس هاي نازك.
ارشاد القلوب ،ص 183
امام صادق عليه السلام:
اگر زني خود را خوشبو نمود حق ندارد از منزل خارج شود و حق ندارد براي اقامه نماز در مسجد حاضر شود .
دعائم الاسلام ج2 ص 166
( ادامه مطلب (ده درس براي داشتن يك وبلاگ طلبگي موفق
-5يك نوع ايده نويسي ديگر مي تواند اين باشد كه شما درباره ي دروسي كه مي خوانيد ، بنويسيد و توضيحاتي درباره ي آنها بدهيد ؛ در واقع شما مي توانيد راهنمايي شويد كه ديگران براي اطلاع از دروس حوزوي ؛ به شما مراجعه مي كنند و حتي اشكالات خودشان را از شما بپرسند.
اين خيلي مهم است كه تصميم بگيريد كه آيا شما يك كپي كار هستيد يا توليد كننده . شما قصد داريد در فضاي مجازي جستجو كنيد و هر چيزي كه به نظرتان جالب بود و به كار ترويج مباحث ديني آمد را در وبلاگ خودتان (البته حتما با ذكر منبع) انعكاس دهيد ؛ يا مي خواهيد نظر و ديدگاه خودتان را ( حالا حتي با ارجاع به مطالب ديگران ) منعكس نماييد.
اگر به دنباي رويكرد اول هستيد ؛ احتمالا پس از چند وقت ، دوباره يك وبلاگ از كار افتاده روي دست شما باقي خواهد ماند. فضاي مجازي آنقدر از ياداشت ها و نوشته هاي تكراري پر شده است كه خيلي بعيد است شما بتوانيد مخاطب جدي و خوبي براي خودتان دست و پا كنيد . اما اگر به فكر توليد محتوا هستيد بهتر است كه بدانيد فضاي مجازي ؛ ادبيات خودش را دارد كه ابتدا بايد آن را فرا بگيريد.
شما نمي توانيد با همين ادبياتي كه در منبر داريد و يا در كلاس به كار مي بريد ؛ با مخاطب ِ فضاي مجازي – كه مي تواند از هر جايي و از هر قشري باشد – گفت و گويي دو طرفه برقرار كنيد .
هميشه به ياد داشته باشيم كه فاصله مخاطب از وبلاگ شما تا يك وبلاگ دانلود فيلم و موسيقي ؛ فقط چند كليك ناقابل است . بنابراين هميشه به دنبال دليلي باشيد كه چرا مخاطب نبايد زحمت كليك كردن را به خود بدهد.
-6 از همين ابتدا ، وقتي كه سبك وبلاگ نويسي خودتان را يافتيد بايد انتخاب كنيد كه مي خواهيد با شخصيت خودتان بنويسيد يا با يك شخصيت مجازي . هر كدام از اين انتخاب ها مزايا و معايبي دارند .
اگر با شخصيت خودتان بنويسيد ممكن است به بيشتر شناخته شدن شما كمك كند ؛ اما با اين حال شايد بعضي دوست نداشته باشند كه ديگران بدانند در زندگي روز مره ي آنان چه اتفاقي مي افتد . خصوصا اينكه شما هرگز نمي دانيد چه كسي ممكن است به وبلاگ شما مراجعه كند .
شخصيت ها و هويت هاي مجازي ؛ گاهي اوقات اين كمك را به شما مي كند كه ناشناخته تر باقي بمانيد ؛ اما طبيعتا استناد به وبلاگ شما را بسيار كم مي كند و درصد اعتماد به مطالب آن را پايين مي آورد . مخاطبان دوست دارند كه بدانند با چه كسي روبرو مي شوند . كسي كه واقعا طلبه است يا كسي كه خودش را در نقش يك طلبه فرو برده است ؟پس از انتخاب سبك وبلاگ نويسي اين يكي از مهمترين انتخاب هاي شماست .
-7 هر وبلاگي كه راه اندازي كرديد ؛ بدانيد كه نبايد در خانه تان بنشينيد و منتظر بمانيد . شما بايد با ساير وبلاگ نويسان آشنا شويد و با آنان در يك مشاركت دو طرفه قرار بگيريد . به وبلاگ هاي ديگران سر بزنيد و نظر بگذاريد ( لطفا از گذاشتن نظرات تبليغاتي خودداري كنيد ) سعي كنيد با آنان رابطه برقرار كنيد . در قرارهاي وبلاگي حضور داشته باشيد ؛ در بازي هاي وبلاگي شركت كنيد ؛ در موج هاي وبلاگي تاثير بگذاريد و … .
سعي كنيد كه وبلاگ خودتان را هميشه به روز نگه داريد. طوري نباشيد كه يك روز ده مطلب كار كنيد و پس از آن تا سه ماه خبري نباشد . اگر شما مخاطباني پيدا كرده باشيد دوست دارند كه مطالب شما را منظم و طبق برنامه ريزي ببينند . پس به اين توقع آنان احترام بگذاريد و سعي كنيد فاصله ي روز آمد كردن وبلاگ ؛ كاملا منظم و منطقي باشد .
-8 سعي كنيد از ابزار مالتي مديا استفاده كنيد . با دوربين تلفن همراه خود از مناظر و اتفاقات جالب تصوير بگيريد و در وبلاگ خود استفاده كنيد . چه بساحتي سايت هاي خبري از شما ذكر خبر كنند و بدين وسيله بتوانيد مخاطب بيشتري پيدا كنيد .
شما مي توانيد با ضبط صداي درس هايي كه مي خوانيد و يا مباحث هاي خود به ديگران كمك كنيد و انگيزه بيشتري براي براي مراجعه به وبلاگ خودتان بوجود آوريد .
-9 يك راه تشخيص وبلاگ نويسان تازه كار از كساني كه حرفه اي تر هستند ؛ اين است كه تازه كار وبلاگ خودشان را با انواع و اقسام كدهاي مختلف ؛ شلوغ مي كنند . شما هرگز اين كار را نكنيد . از كدهاي مختلف در قالب وبلاگ استفاده نكنيد . از گذاشتن صوت در قالب وبلاگ خود داري كنيد . اگر كسي بخواهد نوحه يا روضه گوش بدهد ؛ مي تواند با يك جستجوي ساده به آن دسترسي داشته باشد.
فرض بفرماييد كه يك نفر مي خواهد نيمه هاي شب وبلاگ بخواند و ناگهان وبلاگ شما با صداي بلندِ يك نوحه سرايي باز مي شود وهمه را از خواب بيدار مي كند . مخاطبان خواهان خواندن و ديدن مطالب شما هستند و نه صوتي كه در قالب وبلاگ شما وجود دارد .
-10 حالا كه آماده شده ايد ؛ يك سرويس راه اندازي وبلاگ انتخاب فرماييد و دست به كار شويد . همان طور كه گفته شد فقط سي ثانيه زمان مي برد . از حالا به بعد مي توانيد خودتان را يك وبلاگ نويس بدانيد . مطمئن با شيد كه اگر به خوبي از عهده ي آن بر بياييد حتما خوشتان خواهد آمد.
( نشريه حاشيه ؛محمد رضا عابدي شاهرودي؛ ص87 )
ده درس براي داشتن يك وبلاگ طلبگي موفق
امروزه تبليغ و ترويج مباحث ديني از طريق فضاي مجازي ؛ يكي از اولويت هاي ورود به حيطه هاي جديد تبليغ است . فضايي كه به شما امكان يك رابطه دو طرفه با مخاطباني را مي دهد كه مي توانند از سطوح و اقشار گوناگون جامعه باشند . ديگر مثل حضور در يك منبر سنتي نيست كه فقط شما سخن بگوييد و ديگران شنونده باشند. ديگر مثل حضور در يك مسجد يا هيآت نيستكه تنها مخاطبان مذهبي در جلسه شما حاضر شوند. در اين فضاي مجازي ؛ هرچه كه شما مي گوييد به صورت آنلاين در معرض ديد و قضاوت همه قرار مي گيردو از همه جاي دنيا و با گرايش هاي متفاوت بيننده شما خواهند بود.
وبلاگ نويسي يكي از ابزارهاي خوب براي تبليغ و ترويج مباحث ديني است. اما هميشه اين سوال وجود دارد كه مبلغان و مروجان مباحث ديني؛ چگونه بايد به اين حيطه قدم بگذارند. نكاتي كه در ادامه مي آيد مي تواند در بهبود توانايي هاي ما براي ورود به وبلاگ نويسي موثر باشد.
1 – نخستين مرحله براي ورود به وبلاگ نويسي نيت كردن است . شايد به نظر برسد كه اين امري كاملا ساده و بديهي است ؛ اما شايد مهمترين بخش ماجرا باشد؛ هميشه به ياد داشته باشيد كه فاصله شما با راه اندازي يك وبلاگ ؛ يك سي ثانيه است. شما هرگاه اراده بكنيد ( وسط روز- نيمه شب – بعد از اذان صبح ) مي توانيد يك وبلاگ داشته باشيد. اما اينكه مي خواهيد با آن وبلاگ چه كار كنيد و آن را چگونه مديريت كنيد يك ماجراي كاملا پيچيده است .
دقيقا به همين دليل است كه بسياري از طلبه ها ، وبلاگ راه اندازي مي كنند و پس از چند ماه آن را به حال خود رها مي كنند . بنا براين بهتر است كه از ابتدا به اين فكر باشيم كه قصد و هدف ما از راه انداختن يك وبلاگ چيست ؛ تا بعدا بتوانيم وارد مرحله گذراندن اين سي ثانيه شويم.
2 – بعد از نيت ؛ مهمترين تصميم ما ؛ انتخاب سبك وبلاگ نويسي است . ما يك روزانه نويس هستيم ؟ يك ايده نويس ،يك كپي كار ، توليد محتوا انجام مي دهيم يا مي خواهيم يك فتو وبلاگ داشته باشيم ؟ اينها سوالات بسيار مهمي است كه بايد به آنها پاسخ بدهيم .
تفاوت هاي بسياري براي ادامه و مديريت يك وبلاگ روزانه نويس با يك وبلاگ كه مي خواهد پاسخ به شبهات دهد ؛ وجود دارد كه اگر به آن توجه نشود ؛ مجددا پس از چند ماه يك وبلاگ از كار افتاده روي دست ما باقي خواهد ماند .
3 – روزانه نويسان در حال حاضر ، اكثر قريب به اتفاق فضاي وبلاگستان فارسي را تشكيل مي دهند . وبلاگ نويساني كه درباره ي روزانه هاي خود مي نويسند . اينكه امروز به كجا رفته اند ؛ فردا به كجا مي روند ؛ اگر شب يلدا از راه رسيده است درباره آن مي نويسند ؛ نوروز كه مي رسد از آن مي گويند؛ از سفره هاي يكه مي روند ؛ قهر و آشتي هاي زن و شوهري ؛ گذاشتن عكس هاي مربوط به سفر كيش و لندن و حتي سفره ي شام و افطار و يك مهماني آخر شب .
براي كساني كه مي خواهند امر دين را تبليغ و ترويج كنند و طلبه هستند ؛ روزانه نويسي طلبگي ؛ يك امتياز ويژه به شمار مي آيد . رويكردي كه كمتر به آن پرداخته شده است ؛ چون به صبر و تحمل بسياري نياز دارد . از آنجا كه اكثر قشرهاي جامعه؛ از مسائل روز مره ي زندگي طلبگي چيزي نمي دانند ؛ اين يك رويكرد بسيار مهم به نظر مي رسد . طلبه ها چگونه درس مي خوانند ؟ چه درسي مي خوانند ؟ چگونه لباس مي پوشند ؟ چگونه گعده مي كنند ؟ حتي چه غذايي مي خورند ؟ در خيابان با آنان چگونه برخورد مي شود ؟ چگونه به مسافرت مي روند ؟ آيا هميشه لباس مي پوشند ؟ چگونه زندگي شان را مي گذرانند ؟ با همسر و فرزندانشان چگونه برخورد مي كنند ؟
اينها همه آن چيز هايي است كه در روزانه نويسي طلبگي مي تواند مورد توجه باشد.
4 – ايده نويسي ؛ كمي مشكل تر از روزانه نويسي است و طبيعتا مخاطبان خودش را به دنبال دارد . در ايده نويسي شما درباره ي مسائل روزمره ؛ درباره ي وام هايي كه داريد و درباره ي مدرسه اي كه مي رويد نمي نويسيد ؛ بلكه درباره موضوعات و مباحث روز كه در داخل يا خارج از كشور در حيطه ي مباحث ديني در جريان است ؛ خواهيد نوشت .
اگر در آمريكا به قرآن توهين مي شود ؛ اسرائيل به مسلمانان غزه حمله كرده است ؛ اگر بي حجابي در جامعه وجود دارد ؛ اگر فقرو فحشا وجود دارد ؛ احياي امر به معروف وو نهي از منكر در فضاي مجازي و … همه آن چيزهايي است كه شما در ايده نويسي مي توانيد به آنها بپردازيد و از اين طريق با مخاطب خود ارتباط برقرار كنيد .
5 – يك نوع ايده نويسي ديگر مي تواند اين باشد كه شما درباره ي دروسي كه مي خوانيد ، بنويسيد و توضيحاتي درباره ي آنها بدهيد ؛ در واقع شما مي توانيد راهنمايي شويد كه ديگران براي اطلاع از دروس حوزوي ؛ به شما مراجعه مي كنند و حتي اشكالات خودشان را از شما بپرسند.
اين خيلي مهم است كه تصميم بگيريد كه آيا شما يك كپي كار هستيد يا توليد كننده . شما قصد داريد در فضاي مجازي جستجو كنيد و هر چيزي كه به نظرتان جالب بود و به كار ترويج مباحث ديني آمد را در وبلاگ خودتان (البته حتما با ذكر منبع) انعكاس دهيد ؛ يا مي خواهيد نظر و ديدگاه خودتان را ( حالا حتي با ارجاع به مطالب ديگران ) منعكس نماييد.
اگر به دنباي رويكرد اول هستيد ؛ احتمالا پس از چند وقت ، دوباره يك وبلاگ از كار افتاده روي دست شما باقي خواهد ماند. فضاي مجازي آنقدر از ياداشت ها و نوشته هاي تكراري پر شده است كه خيلي بعيد است شما بتوانيد مخاطب جدي و خوبي براي خودتان دست و پا كنيد . اما اگر به فكر توليد محتوا هستيد بهتر است كه بدانيد فضاي مجازي ؛ ادبيات خودش را دارد كه ابتدا بايد آن را فرا بگيريد.
شما نمي توانيد با همين ادبياتي كه در منبر داريد و يا در كلاس به كار مي بريد ؛ با مخاطب ِ فضاي مجازي – كه مي تواند از هر جايي و از هر قشري باشد – گفت و گويي دو طرفه برقرار كنيد .
هميشه به ياد داشته باشيم كه فاصله مخاطب از وبلاگ شما تا يك وبلاگ دانلود فيلم و موسيقي ؛ فقط چند كليك ناقابل است . بنابراين هميشه به دنبال دليلي باشيد كه چرا مخاطب نبايد زحمت كليك كردن را به خود بدهد.
( نشريه حاشيه ؛محمد رضا عابدي شاهرودي؛ ص87 )
پیوند: http://02nafar.blogfa.com/
بسم الله الرحمن الرحيم
هنوز دير نشده
خانم ها و آقايان متاهل !
و حتي شما مجردِ محترم !
احترام به همسر ،احترام به خودتان است در نتيجه حتما يكديگر را با پسوند يا پيشوند صدا بزنيد
مثلا محمد آقا،آقا محمد،زهرا خانم براي جمع هاي رسمي محمد جان،زهرا جان براي جمع هاي صميمانه به ويژه جلوي ديگران و باز خصوصا در جمع هاي خانوادگي تان به هيچ وجه بدون پسوند يكديگر را خطاب قرار ندهيد چون همه مردم جنبه كافي را ندارند و اصلا با خودتان فكر نكنيد صدا كردن يكديگر صرفا با اسم كوچك نشان از عشق فراوان شماست..فردا روز كه هر كس و ناكسي همسرتان را با اسم كوچك صدا زد و بدتان آمد جز خودتان را سرزنش نكنيد.اگر متاهليد و تابحال اين مورد را رعايت نكرده ايد از همين امروز شروع كنيد.
از ما گفتن بود…
پیوند: http://02nafar.blogfa.com/
بسم الله الرحمن الرحیم
خداست تنها مالک زمین و آسمان ها, هرچه بخواهد میآفریند, و به هرکس بخواهد فرزند دختر و به هر که بخواهد پسر عطا میکند. یا هر دو پسر و دختر را عطا میکند و هر که را خواهد بدون فرزند قرار میدهد, او دانا و تواناست.
*بیائید به این آیه شریفه از قرآن کریم یقین داشته باشیم.
رسول اکرم صلی الله و علیه و آله می فرمایند:«تناكحوا تناسلوا تكثروا، فإني اباهي بكم الامم يوم القيامة و لو بالسقط»
(اي مردان و زنان) با همديگر ازدواج كنيد و داراي نسل گرديد و زياد شويد، به راستي كه من مباهات ميكنم به واسطة شما در مقابل امتهاي ديگر در روز قيامت، ولو با بچه سقط شده.(بحارالانوار جلد ۱۰۰صفحه ۲۲۰)
ابتدای این نوشتار را مزین کردم به آیات قرآن مجید و روایت نبوی تا حسن شروعی باشد بر نوشتاری مهم و کلیدی.البته قصد ندارم حرفهای تکراری بزنم و قبلا اشاره میشود که اینجا ابتدا از دریافت های خودم از دوران قبل و بعد پدر شدن مینویسم و در نهایت به پیوندهای مرتبط با بحث اشاره می شود.ضمنا پرواضح است که بعضی از این مطالب می تواند درست نباشد اما آنچه مهم است این است که یک پدر و مادر مسلمان برای بچه دار شدن باید برنامه ریزی داشته باشند.اینجا مطالبی میخوانید که شاید جای دیگر پیدا نشود.
۱.خیلی از زوج های جوان دوست دارند فرزندشان در درجه اعلی از عبودیت و ایمان باشد به همین جهت مرتکب یک اشتباه میشوند ،همان اشتباهی که حضرت استاد ما از آن ما را نهی فرمودند.فرمایش ایشان این است که زن و مردی که می خواهند بچه دار شوند باید در خودشان به تدریج ملکه تقوا را تقویت کنند نه اینکه مثلا قبل از انعقاد نطفه یک چله نشینی داشته باشند که عمدتا هم چله ها خراب میشود یا خود همین چله نشینی باعث استرس و فشار روحی در افراد می شود و در دامه اشاره می شود که استرس سم مهلک در این مسیر است.پس چه بهتر که زن و مرد مسلمان از همان ابتدای ازدواج با هم شروع به تمرین تقوا کنند تا قبل از بچه دار شدن مجبور نشوند راه چند ساله را یکباره بروند پس اگر بعد از مدتی از زندگی مشترک بالاخره تصمیم به بچه دار شدن گرفته اید بدانید نباید خیلی معطل کنید تازه شاید تقدیر اینگونه رقم بخورد که شما ناخواسته پدر و مادر شوید مثل حضرت امام خمینی رحمت الله علیه که فرزندی ناخواسته بود اما مرحوم پدر و مادرشان در آنچنان طهارتی بودند که فرزندی چون ایشان بدنیا آوردند .به همین دلیل اسلام توصیه میکند در هنگام نزدیکی همیشه با آرامش و طهارت باشید.
۲.بچه دار شدن نیاز به مقدماتی پزشکی دارد و عمدتا مربوط به خانم هاست که توصیه می شود خانم های محترمه حتما پزشکی معتقد و متدین را در این رابطه انتخاب کنند و به این چند مورد در باب انتخاب پزشک دقت فرمائید:
یک:خانم های مومنه حتما می دانند که اگر پزشک زن در دسترس دارید طبیعتا توجیهی برای مراجعه به پزشک مرد نیست .توصیه میشود در موارد لزوم با دفتر مرجع تقلیدتان مشورت کنید.
دو:بعضی از پزشکان زن به آقایان اجازه حضور در مطبشان را نمی دهند که اینجانب به هر توجیه این مطلب را در باره مردی که همسرش باردار است نمیپسندم چون معتقدم نقش حمایتی مردان در این ایام بی بدیل و منحصر به فرد است و درجریان قرار گرفتن آقایان و توجیه شدنشان با شنیدن حرفهای پزشک معالج خیلی راحت تر امکان پذیر است.هر چند من تمام حرفها و توصیه های پزشک معالج زهرا را با تلفن همراه ضبط می کردم و با زهرا دوباره در منزل گوش می دادیم تا چیزی از قلم نیفتد.(انجام این مورد شاید برای همه مقدور نباشد)
سه:خانم های محترم اگر با پزشکتان احساس راحتی نمی کنید حتما سراغ فرد دیگری بروید چون تجربه شخصی ما نشان می دهد که قبل از هربار مراجعه به پزشک ،موارد و سوالاتی برای زوجین پیش می آیدکه نگران کننده است و این استرس را پزشک معالج با آرامشی که به شما انتقال میدهد برطرف می کند.
بال پرواز گشایید که پرها باقی است
بعد از این باز سفر، باز سفرها باقی است
پشت بتها نشود راست پس از ابراهیم
بت شکن رفت ولی باز تبرها باقی است
گفت فرزانهای، امروز شما عاشوراست
جبهه باقی است، شمشیر و سپرها باقی است
جنگ پایان پدرهای سفر کرده نبود
شور آن واقعه در جان پسرها باقی است
گرچه پیروزی از آن من و تو خواهد بود
شرطها باقی است، اما و اگرها باقی است
«شرط اول قدم آن است که مجنون باشی»
«در ره منزل لیلی که خطرها» باقی است
نیست خالی دل ارباب یقین از غصه
فتنهها میرود و خون جگرها باقی است
سخن از فتنه شد و چرت غزل شد پاره
واژهها دربه در و قافیهها آواره
قصه تلخ است چه تلخ است! بگویم یا نه؟
صبرتان میرود از دست! بگویم یا نه؟
شاید از قصه ما خُلق شما تنگ شود!
یا که این گفته خود آغازگر جنگ شود
**
قصه آن بود که دشمن دهنش آب افتاد
کشتی وحدت ما سخت به گرداب افتاد
آتش فتنه چنان شد که خدا میداند
آنقدر دل نگران شد که خدا میداند
قصه آن بود که یک طائفه که فتنه ازوست
دوست را دشمن خود خواند، وَ دشمن را دوست
آری آن طائفه خود را ز خدا منفک کرد
روی بر سامری آورد به موسی شک کرد
با آیات قرآن حرف بزنید
گفتم: چقدر احساس تنهایی میکنم …
گفتی: فانی قریب
من که نزدیکم (بقره -۱۸۶ )
گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم… کاش میشد بهت نزدیک شم …
گفتی: واذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵)
گفتم: این هم توفیق میخواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲2)
گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی …
گفتی: واستغفروا ربکم ثم توبوا الیه
پس از خدا بخواهید ببخشدتون و بعد توبه کنید )هود/۹۰)
گفتم: با این همه گناه… آخه چیکار میتونم بکنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
مگه نمیدونید خداست که توبه رو از بندههاش قبول میکنه؟! (توبه/۱۰۴)
گفتم: دیگه روی توبه ندارم …
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
ولی خدا عزیزه و دانا، او آمرزندهی گناه هست و پذیرندهی توبه (غافر/۲-(3گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
خدا همهی گناهها رو میبخشه (زمر/۵۳)گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو میبخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵)
گفتم: نمیدونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم میزنه؛ ذوبم میکنه؛ عاشق میشم! … توبه میکنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
خدا هم توبهکنندهها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲)
ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک
گفتی: الیس الله بکاف عبده
خدا برای بندهاش کافی نیست؟ (زمر/۳۶)
گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار میتونم بکنم؟
گفتی: یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما
ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشتههاش بر شما درود و رحمت میفرستن تا شما رو از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون بیارن . خدا نسبت به مؤمنین مهربونه )احزاب/۴۱-43 )
پیوند: http://www.tebyan.net
چهارده معمّا و پاسخ
أبان بن تغلب و همچنین ابوبصیر - كه هر دو از راویان حدیث و از اصحاب امام باقر و امام صادق علیهماالسلام بوده اند - حكایت كنند: طاووس یمانى با بعضى از دوستان خود مشغول طواف كعبه الهى بود، ناگهان متوجّه شد كه جلوتر از او نوجوانى خوش سیما نیز مشغول طواف كعبه الهى مى باشد، و چون در چهره نورانیش خوب دقیق شد، او را شناخت ، كه آن نوجوان حضرت ابوجعفر، باقرالعلوم علیه السلام است .
هنگامى كه حضرت طواف خود را به پایان رساند و دو ركعت نماز طواف به جاى آورد، در گوشه اى از صحن مطهّر نشست و مردم یك به یك مى آمدند و سؤ الات خود را در حضور آن حضرت مطرح مى كردند و جواب مى گرفتند و مى رفتند.
آن گاه طاووس یمانى به دوستان خود گفت : ما نزد این دانشمند برویم و از او سؤالى كنیم ، شاید جواب آن را نداند.
سپس طاووس یمانى به همراه دوستانش خدمت حضرت رسیدند و سلام كردند.
بعد از آن طاووس گفت : اى ابوجعفر! آیا مى دانى چه زمانى یك سوّم جمعیّت روى زمین هلاك و كشته شد؟
امام محمّد باقر علیه السلام فرمود: اى ابو عبدالرّحمن ! یك سوّم نبود؛ بلكه یك چهارم جمعیّت هلاك و نابود گردید.
طاووس گفت : صحیح مى فرمائى ، حقّ با شما است ، اكنون بفرما كه چگونه چنان شد؟