علامه محمد تقي جعفري رحمه الله عليه مي فرمودند :
در زمان تحصيل درنجف اشرف ، گاهي هوا آنقدر گرم مي شد كه مجبور بوديم در داخل آب رفته و در همان جا با نيم تنه ي فرو رفته در آب ،كتاب هايمان را مطالعه كنيم .
(قصه ي ارباب معرفت ، ص 16)
ليندزي كان در مقاله ي « مردان مي نگرند و زنان نگريسته مي شوند » اين اصل را بيان مي كند كه: تصور مردان است كه اهميت دارد نه واقعيت وجودي زنان ؛ و وقتي اصل نگاه مردانه كه مبتني بر برهنگي زنان است ، حاكم بر روابط انسانها و تبديل به ارزش شد شناخت زن به خاطر استعداد ، آگاهي ، ايمان ، شرف و حجب و حيا معنا و مفهومي نخواهد داشت ،ديگر ارزش زن در فكر و انديشه او نيست.
-تدبير ديه در كنترل مفاسد ،حذف زمينه هاي فساد است و ابتدا بايد زمينه هاي فساد را از بين برد ،هميشه پيشگيري بهتر از درمان است.
حريم ريحانه (كتابچه پوشش و عفاف؛ كاري از كانون تحقيقاتي بنياد خيبر)ص 91
شناختن نشانه های ظهور
یکی از وظایف شیعیان در دوران غیبت، شناخت نشانه های ظهور امام زمان(عج) است. هر فردی در دوران آخرالزمان برای اینکه امام خود را بشناسد، باید از نشانه های ظهور و وقایعی که در دوران ظهور اتفاق خواهد افتاد، آگاه باشد. در این صورت، از افتادن در منجلاب گمراهی و فساد نجات می یابد و با کسب معرفت و شناخت این نشانه ها از راه مطالعه روایاتی که در این زمینه آمده، خود را برای خدمتگزاری به آن حضرت آماده می کند. از سوی دیگر، اطاعت از اوامر امام زمان(عج) بر هر شخصی واجب و لازم است. لذا به هنگام ظهور آن حضرت، باید با شناخت کامل به یاری ایشان شتافت و دست بیعت به سمت آن بزرگوار دراز کرد.
العلم المنصوب
در این عبارت به امام عرض می کنیم شما نشانه ای هستید که خدا برای هدایت بندگانش نصب فرموده تا هم نشانه خدا و هم سبب هدایت ممکنات از اولین و آخرین شوید. بنابراین هر نوع هدایت در عالم صورت گیرد و هر کجا ظهور یابد از آن حضرت می باشد.
این المعد لقطع دابر الظلمة
کجاست آن کسی که برای برکندن
ریشه ظالمان و ستمگران مهیا و آماده گردیده.
تیر سه شعبه
پرده اول
گهواره تزیین شده دست به دست در بین زنها میچرخید
به هرکس که میرسید آن را میبوسید و برای ادای نذرش پولی داخلش می انداخت
صدای گریه جمع و مداحی روضه خوان لحظه ای قطع نمی شد.
زن نگاهی به فاصله رسیدن گهواره با خودش کرد.هنوز دو سه نفری فاصله تا او بود
دست در کیفش کرد و اسکناس 5هزار تومانی را از در آورد
گهواره به همسربرادرش که سالها بود در حسرت بچه دار شدن به سر میبرد ، رسید
میخواست ببیند او چقدر پول میدهد.کمی به جلو خم شد.همسربرادرش آرام دست در کیفش کرد.اسکناس هزار تومانی را که برای ندیدن جمع در دستش مچاله کرده بود بیرون آورد.سرش را برروی دیواره گهواره تکیه داد و آرام زیرلب زمزمه ای کرد و پارچه سبزگهواره را بوسید و پول مچاله شده در دستش را آرام درونش انداخت.
ولی او دید.نچ نچی کرد و منتظر رسیدن گهواره به دست خودش شد
حالا گهواره مقابلش بود.
- برای شادی دل حضرت رباب بلند صلوات بفرست
و خودش بلندتر از جمع صلوات فرستاد
-اللهم صل علی محمد و آل محمد
- انشاالله هرکی دلش بچه میخواد مخصوصا برادر خودم بچه دار بشه بلند صلوات بفرست
اللهم صل علی…
همسر برادرش از خجالت نگاه جمع چادرش را بر روی چهره کشید و…
بد جوری ترسیده بودیم. به حالت آماده باش کامل قرارگرفتیم. اگر دشمن ما را می دید، کارمان تمام بود؛ یا کشته می شدیم و یا اسیر که در آن صورت چون نیروی اطلاعاتی بودیم عاقبت بدی در انتظارمان بود. تعدادمان کم بود. احساس کردیم وسط نیروهای دشمن گیر افتاده ایم و دیگر راه فرار نداریم.
چاره ای نبود. باید می پریدیم آن طرف نهر، پشت نخل ها. از روی نهر که عبور کردیم ناگهان خشکمان زد! آنها با تسلط کامل، ما را دیده بودند. جلو آمدند و یکی یکی ما را در آغوش کشیدند. آقا هم وسط ایستاده بود، با همه گرم گرفت و روبوسی کرد. شناسایی شان تمام شده بود و داشتند بر می گشتند. با دیدن آقا در خط دشمن، هم روحیه گرفتیم و هم شرمنده شدیم!
سردار فدوی(کتاب خاطرات سبزص136)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: شبی که به معراج رفتم ؛ زنانی از امتم را دیدم که به انواع عذاب دچار بودند :
گروهی به موی خود آویزان بودند و آنان زنانی بودند که موی خود را از مردان نمی پوشاندند.
گروهی گوشت تن خود را می خوردند و آنان زنانی بودند که بدن خود را برای مردم زینت می کردند .
زنی را دیدم که گوشت تنش را از پایین تا بالا با قیچی آهنین می بریدند و آن زنی بود که خود رادر معرض مردان قرار می داد.
وسائل الشیعه ، ج20 ؛ ص213
شهيد محمد وحيدي
تاريخ شهادت: 28/8/1359
سلام بر محرم ؛ سلام بر حسين؛ سلام بر عاشورا ؛ باز سلام بر محرم ؛ ماه پيروزي خون بر شمشير ؛ سلام بر تو اي حسين ؛ اي وارث آدم و اي آموزگار شهادت ، لحظه اي به ما نگاه كن و بنگر كه ملت قهرمان ايران ؛ كربلاي تو و عاشوراي تو را چگونه با خون خود ، جوان و تازه مي كنند. اي آموزگار شهادت ، اي كه مرگ سرخ را برگزيدي تا با هر قطره ي خونت ، ملتي را حيات بخشي و تاريخ را به تپش بياوري و كالبد مرده ي عصري را گرم كني ؛ بدان جوشش و خروش زندگي و عشق و اميد دهي.
ايمان ما ملت ها ؛ تاريخ فرداي ما؛ كالبد زمان ما ، به تو و خون تو محتاج است اي حسين عزيز.
(حماسه ي عاشورا در كلام شهدا، ص210)
شهيد اسماعيل دقايقي
براي شما آرزوي صبر و استقامت و پيگيري اهداف اسلامي را دارم ؛ ان شاء الله بتوانيد با كار و فعاليت ؛ خود را پيش از پيش وقف راه خدا و اسلام كنيد . پيش بردن اسلام در جهان ، جهاني كه پر از فسق و فجور و خيانت ابرقدرت ها است ، تلاش و ايثار مي خواهد ؛ در راه امام حسين (ع) رفتن ؛ حسيني شدن را مي خواهد.
(حماسه ي عاشورا در كلام شهدا؛ ص 244)