اهميت کتاب خواندن براي کودکان و چند توصيه مهم دراينباره
دکتر بهرام دلاور
در کشور ايران ميانگين مطالعه روزانه کمتر از يک دقيقه است. با اين وصف، بهتر است که فرهنگ کتاب خواندن را در خود و کودکمان گسترش دهيم و با آگاهي بيشتر درباره نوع کتاب و تناسب آن با سن فرزندمان تصميمگيري کنيم.
کتاب خواندن براي کودک از مهمترين جنبهها براي توسعه توانمنديهاي اوست. شايد پيش خود فکر کنيد کودکان با خواندن کتاب فقط مدتي را در کنار مادر يا پدر به آرامش سپري ميکنند و تنها فايده آن خوب به خواب رفتن کودک است. شايد هم از اينکه کودکتان از شما ميخواهد که مدام برايش کتاب بخوانيد، خسته شدهايد اما اشتباه نکنيد. اين کار نه تنها براي امروز کودک مفيد است بلکه روي شخصيت آينده وي نيز تأثير مستقيم دارد.
تکوين شخصيت کودک
خواندن داستان و قصه نقش بسيار مهمي در تکوين شخصيت کودک دارد. در سنين زير سه سال بهويژه در زمينههاي زبانآموزي و آموختن کلمات تازه، نقش بسيار مهمي دارد. در سنين بالاتر، گنجينه لغات کودک به سرعت وسيع و اطلاعاتش غني ميشود. کودک به کمک قصه و شعرخواني، يا گوش دادن به آن و يا بازگوکردن قصههايي که شنيده است، چگونگي بيان احساسات، عواطف و افکار را آموخته و ياد ميگيرد که چگونه در برخورد با مشکلات شخصي اعتماد بهنفس داشته باشد.
تفکر، تخيل و اخلاق
داستانها و اشعاري که کودکان ميخوانند و ميشنوند، اثر عميقي در فکر و روحيه، تخيل و قوت تصور آنان ميگذارد و ايشان را براي شيوه معاشرت با ديگران آماده ميسازد. در ضمن از طريق قصهها و داستانهاي خوب، کودک به بسياري از ارزشهاي اخلاقي مانند مقاومت در برابر زور، راستگويي، اميدواري، جوانمردي، طرفداري از حق و حقيقت و نتايج آن پي ميبرد و تلاش ميکند خود را در دنياي واقعي مشابه شخصيتهاي موجه داستان جلوه بدهد.
صفحات: 1· 2
احکام خوبان
روحالله حبيبيان
از امور مهم و مورد توجه در حوزه مسائل شرعي خانواده مسأله لزوم اجازه گرفتن زن از شوهر براي خروج از خانه است. همانطور که ميدانيد از نظر اسلام «زن موظف است براي خروج از خانه از شوهر خود اجازه بگيرد و الا مرتکب کار حرامي شده است.»
قبل از پرداختن به جزئيات اين مسأله بد نيست نگاهي کلي و عميق به اين حکم شرعي بيندازيم؛ چون شايد بهنظر برسد اين حکم با آزاديهاي فردي و اجتماعي زن منافات دارد و نوعي اهانت به حريم زنان در آن نهفته است. از ديدگاه اسلام پس از ازدواج، زن و شوهر حقوق متقابلي را بر يکديگر پيدا ميکنند که هر دو طرف شرعا و قانونا ملزم به رعايت آنها هستند؛ در اين ميان حقوق زن بر مرد در اين موارد خلاصه ميشود:
ـ تهيه غذا به اندازه و نوع متعارف
ـ تهيه پوشاک متناسب با شأن زن
ـ تهيه لوازم مورد نياز خانه
ـ تهيه مسکن متناسب با شأن و منزلت اجتماعي زن
ـ بخشيدن اشتباهات ناشي از ناآگاهي زن
ـ خوشرويي و خوشرفتاري با او
ـ تعليم احکام و مسائل اعتقادي (به وجوب کفايي)
ـ آميزش جنسي در محدوده زماني مشخص
ـ همخوابي و سپري کردن شب با همسر.
صفحات: 1· 2
زهرا موسوي
حکايت يک روايت
در يکي از روزهاي شکوه و شوکت مدينه، رسول بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله در مسجد نشسته بودند و اصحاب گرداگرد ايشان را گرفته بودند و هريک به تناسب حال و مقام معنوي خويش سعي در بهرهگيري از اين خوان گستردة نعمت الهي را داشتند. در همان هنگام حضرت پيامبرصلی الله علیه و آله مشاهده کردند که نوههاي خردسال ايشان حسن و حسين علیهماالسلام وارد مسجد شدند.
پس بيتوجه به آداب و رسومي که عامة مردم براي بزرگان خويش تصور ميکردند از جا برخاستند و براي آن دو آغوش گشودند. دو کودک خردسال نيز از اين توجه پدربزرگ غرق شادي و سرور بودند. سپس يکي طرف راست پيامبر نشست و ديگري سمت ديگر.
اين همه درحالي بود که اصحاب با دقت مشغول مشاهدة اين دفتارهاي مهرآميز پيامبرصلی الله علیه و آله بودند، و شايد هريک در دل خويش آرزو ميکردند فردي آنگونه آنها را در کودکي مورد مهر و محبت قرار ميداد. در همان حال حضرت پيامبرصلی الله علیه و آله نوههاي خويش را بوسيدند و آنها را نوازش کردند. در اينجا ديگر «أقرعبن عابس» نتوانست تحمل کند؛ احتمالا اين رفتارهاي مهرآميز را نشانة ضعف يک مرد ميدانست پس با افتخار به پيامبر عرض کرد: من ده فرزند دارم و تا به حال هيچ يک از آنها را نبوسيدهام.
حضرت پيامبرصلی الله علیه و آله از اين سختدلي مرد متعجب شدند و فرمودند:
«من لايرحم لايُرحم؛ هرکس به ديگران رحم نکند، خداوند او را مورد رحم و شفقت قرار نخواهد داد.1»
قال رسولالله صلی الله علیه و آله:
«من قبَّل ولده کتب الله عزوجل له حسنهً و من فرَّحه، فرَّحه الله يومالقيامه؛ هرکس فرزندش را ببوسيد خداوند براي او يک حسنه مينويسد و هرکس او را شاد کند خداوند روز قيامت او را شاد ميکند.»2
منابع
1. وسائلالشيعه، ج21، ص415.
2. اصول کافي، ج2، ص49.
تجربههاي زندگي
* وقتي از ته دل خوشحال هستي، بگذار چهرهات اين شادماني را نشان بدهد.
* درباره موضوعي که درست متوجه نشدهاي قضاوت نکن.
* علامت خاصي بين خودت و همسرت در نظر بگير و در مجامع و مهمانيها با او رد و بدل کن تا بداند در محافل شلوغ هم به او توجه داري.
* وقتي چيزي روي اجاق گاز ميجوشد از آشپزخانه بيرون نرو.
* هنگاميکه به دنبال خوشيهاي بزرگ زندگي هستي شاديهاي کوچک را ناديده نگير.
* سعي کن با کسي معاشرت کني که ديدش وسيعتر از تو باشد.
* * عادت کن حتي با کمترين حقوق هم، کمي پسانداز کني. در اين صورت هميشه از نظر مالي موفق خواهي بود.
* راحتي و خوشبختي را با هم اشتباه نکن.
* هيچوقت از بازار کهنهفروشها وسيله برقي نخر.
* وقتي قصد حمايت از کسي را نداري حداقل او را نترسان.
* در مسافرتها هميشه چند سنجاق همراه داشته باش. مطمئنا به دردت ميخورد.
* وقتي کسي از تو سوالي پرسيد که نميخواستي پاسخش را بدهي لبخندي بزن و بگو:«براي چه ميخواهيد بدانيد؟»
* يادت باشد تمام مردم از چيزي وحشت دارند، به چيزي عشق ميورزند و چيزي را از دست دادهاند.
* وقتي جنس گراني را خريداري ميکني درباره نحوه پس دادن جنس و تعويض آن سوال کن.
* هميشه با خودت عکس داشته باش و هر سه سال يک بار عکسهاي جديد بگير.
* هيچوقت به يک مرد نگو که موهايش درحال ريختن است، خودش اين را ميداند.
* هميشه سعي کن در حل اختلافات ديگران به آنها کمک کني. چون تو هم بهعنوان يک انسان مسئوليتي داري و در ضمن با اين کار تجربههاي زيادي بهدست ميآوري.
درنگی بر حضور روحانیت در سینما
آیا نگاه فیلم سازان به شخصیت روحانیت در سینما تغییر می کند؟
آیا سینماگران ما محدودیتی ناخواسته یا خود خواسته برای حذر از ورود به حوزه های دیگر روحانیت احساس می کنند یا علت دیگری باعث این فقدان شده است؟
به گزارش گروه فرهنگ و هنر - فرهنگ نیوز، در طول سالهای پس از انقلاب سینمای ایران ورود جدی تری به مباحث دینی و ویژگی ها و شخصیتهای متن و پیرامونش داشته است و حوزه علمیه و طلاب علوم دینی هم در این میان یکی از طیف های اصلی و تمرکزهای جدی در نگاه سینمای ایران به مقوله دین و آیین بوده است.
مرور تاریخ سینمای ایران به ویژه طی دو دهه اخیر گویا و جویای فیلمهایی است که در متن یا حاشیه شان، زندگی و شخصیت طلبه های حوزه نمود داشته است. فیلمهایی که در آنها تلاش شده است ضمن بازنمایی این چهره از قشری مهم در حیات فرهنگی و اجتماعی و سیاسی مردم ایران یعنی روحانیت، بر نکات و نقاطی تمرکز شود که معمولا مورد غفلت واقع شده و یا به نوعی بازنمایی آن می تواند واگویه ای باشد بر مسایل روز و معاصر جامعه ما.
در فهرست این فیلمها به عناوین آثاری همچون زیر نور ماه، خیلی دور خیلی نزدیک، مارمولک، استشهادی برای خدا، او، اخراجیهای یک و دو، طلا و مس ، لطفاً مزاحم نشوید، رسوایی و فرشته ها با هم می آیند می رسیم. فیلمهایی که در آنها کمابیش تلاش شده است تصویری امروزین، آرمانی، عینی، آسیب شناسانه، طنازانه و البته با فراز و فرودها و قوت و ضعفهای طبیعی آثار سینمایی از روحانیت به عینیت درآید.
در این آثار که می توان گفت نمونه های شاخص فیلمهایی هستند که به نوعی و از منظری به موضوع روحانیت پرداخته اند چند محور نمود بیشتری دارد:
• ارائه تصویری مماس با جامعه و مبتنی بر شناخت از روحانیت برای زدودن غبار غفلت و فاصله سینمای ایران و مخاطبانش از این قشر.
• نگاه نقادانه و دارای تحلیل اجتماعی و فرهنگی در حوزه مسئله روحانیت و حوزه در تلاقی با مباحث حاد جامعه امروز ایران.
• تأمل بخشی و تنبه دهی به جامعه ایران در مواجهه با موضوع روحانیت.
• آسیب شناسی و نقد سازنده حیات اجتماعی امروز ایران معاصر از نقطه تلاقی با امر روحانیت.
و در هر یک از فیلمها نیز وجهی از این موضوعات پررنگ تر و پرداخت به آنها دقیق تر و عمیق تر به ظهور رسیده است.
مرحله دوم مسابقه بزرگ مجازی کتابخوانی از کتاب ۳۰۰ نکته در مدیریت اسلامی برگرفته از تفسیر نور حجت الاسلام و المسلمین قرائتی برگزار می شود.
به گزارش فرهنگ نیوز ، سازمان بسیج شهرداری تهران پیرو منویات مقام معظم رهبری مبنی بر ترویج فرهنگ کتابخوانی و اعتلای سطح عمومی معارف دینی و اسلامی مرحله دوم مسابقه ی بزرگ کتابخوانی مجازی را برگزار می کند.
بر همین اساس دومین مرحله مسابقات کتابخوانی بسیج شهرداری تهران از کتاب ۳۰۰ نکته در مدیریت اسلامی برگرفته از تفسیر نور حجت الاسلام و المسلمین قرائتی برگزار می شود و علاقمندان می توانند تا ۱۰ مهر ماه، با مراجعه به سایت www.azmoonketab.ir ضمن ثبت نام و دریافت کتاب الکترونیکی، در مسابقه شرکت کنند.
در این مسابقات که تا پایان سال جاری ادامه خواهد داشت، هر ماه یک کتاب را به مخاطبان پیشنهاد می شود و در پایان جوایز ارزشمندی نظیر سکه ی بهار آزادی، کمک هزینه ی سفر مشهد مقدس و ده ها جوایز ارزنده را به برگزیدگان اهدا خواهدشد .
اولین مرحله از این مسابقات از “کتاب واجب فراموش شده” برگزار شد که در پایان ۵۰ نفر از شرکت کنندگانی که به تمامی سوالات پاسخ صحیح داده بودند جوایز نفیسی اهدا شد.
با همین چشم های خود دیدم، زیر باران بی امان بانو!
درحرم قطره قطره می افتاد , آسمان روی آسمان بانو
صورتم قطره قطره حس کرده ست , چادرت خیس می شوداما
به خدا گریه های من گاهی , دست من نیست مهربان بانو
گم شده خاطرات کودکی ام , گریه گریه در ازدحام حرم
باز هم آمدم که گم بشوم من همان کودکم همان، بانو
باز هم مثل کودکی هر سو , می دوم در رواق تو در تو
دفترم دشت و واژه ها آهو…گفتم آهو و ناگهان بانو…
شاعری در قطار قم - مشهد , چای می خوردو زیر لب می گفت:
شک ندارم که زندگی یعنی، طعم سوهان و زعفران بانو
شعر از دست واژه ها خسته است , بغض راه گلوم را بسته است
بغض یعنی که حرف هایم را , از نگاهم خودت بخوان بانو
این غزل گریه ها که می بینی , آنِ شعر است، شعر آیینی
زنده ام با همین جهان بینی، ای جهان من ای جهان بانو!
کوچه در کوچه قم دیار من است , شهر ایل من و تبار من است
زادگاه من و مزار من است، مرگ یک روز بی گمان…
حمید رضا برقعی
علی رغم ادعای رئیس و قائم مقام بنیاد شهید و امور ایثارگران این نهاد تاکنون شهادت طلبه ناهی از منکر را مورد تایید قرار نداده است.
به گزارش فرهنگ نیوز ، چند روز بعد از شهادت طلبه ناهی از منکر علی خلیلی؛ حجت الاسلام شهیدی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در مراسم ختم این شهید بسیجی اظهار داشت: کسانی که در راه امر به معروف و نهی از منکر به شهادت می رسند بی شک شهید بوده و ما نیز ضمن اعلام این نکته پرونده این شهید را به کمیسیون احراز ارسال کرده ایم.
هفته گذشته به دنبال اعتراض عده ای از دوستان شهید خلیلی مبنی بر عدم احراز شهادت این شهید توسط بنیاد شهید و امور ایثارگران قائم مقام بنیاد شهید اظهار داشت؛ بنیاد ، شهادت شهید علی خلیلی را احراز کرده و به خانواده این شهید هم اعلام کرده است و همچنین با یادآوری مراسم ختم شهید علی خلیلی و اظهار نظر ریاست بنیاد شهید اعلام کرد بنیاد شهید و امور ایثارگران طلبه ناهی از منکر را شهید محسوب نمود.
اما امروز روشن شد که بنیاد شهید و امور ایثارگران علی رغم ادعای رئیس و قائم مقامش اصلا شهید امر به معروف را شهید محسوب نکرده و کمیسیون احراز شهادت شهادت وی را احراز نکرده است.
سه سال پیش بود که در ۲۵ تیرماه سال ۹۰ طلبه ۱۹ سالهای به خاطر امر به معروف و نهی از منکر مورد حمله اشرار قرار گرفت و شاهرگ گردنش به شدت آسیب دید. بیش از ۲سال و نیم درد و رنج این مجروحیت را تحمل کرد و از بیمارستانی به بیمارستان دیگر تحت معالجه پزشکان قرار گرفت. اما نهایتا روز سوم فروردین ۱۳۹۳ درد ناشی از این مجروحیت او را از پای درآورد و به شهادت رسید.
فقط فاکتورهای بیمارستان شهید خلیلی ۱۰۰ میلیون تومان را نشان میدهد
به گزارش گروه فرهنگی-فرهنگ نیوز، حضرت آیت الله مکارم شیرازی در مراسم آیین افتتاحیه سال تحصیلی جدید حوزه های علمیه در تهران، که از ساعت ۸:۳۰ صبح دیروز آغاز شده است به بیاناتی پیرامون علم و حوزه های علمیه پرداختند.
به گزارش خبرنگار فرهنگ نیوز، این مرجع تقلید با اشاره تلویحی به سخنان رئیس جمهور درخصوص باز کردن درهای علم (که درباره افزایش پهنای باند اینترنت مطرح شده بود) تصریح نمودند: «درهای علم را در برابر جوانان باز کنید، اما صحبت این است که دزد از این درها داخل نشود».
ایشان در ادامه افزودند: ما اعتقادمان این است که اگر علم پیشرفت کند، اسلام پیشرفت می کند، اهمیت قرآن بیشتر می شود. ما از پیشرفت علم و دانش و تکنولوژی استقبال می کنیم.
ایشان همچنین تصریح نمودند: «در دانشگاه های اسلامی باید به موازات پیشرفت علمی، پیشرفت اخلاقی باشد».
آیت الله مکارم شیرازی درباره تروریست های تکفیری افزودند: برنامه تکفیری ها ان شاء الله مشخص می شود و اسلام پیروز می گردد. دنیا می داند این ها ارتباطی با اسلام ندارند.
همچنین ایشان در توصیه به طلاب حوزه های علمیه «نظم، پشتکار و خلوص نیت» را رموز موفقیت طلاب حوزه های علمیه دانستند.
گلزار خوبان
وقتي آيتالله قدوسي شهيد شدند دخترم يك ساله بود. خيلي بهانه پدرش را ميگرفت. بههمين خاطر من هم اذيت ميشدم. بعدها يكبار در مدرسه بچهها از او پرسيده بودند: لباس عيد خريدهاي؟ يكي از بچهها ميگويد: به او چيزي نگوييد، او پدر ندارد. اين حرف، دخترم را خيلي ناراحت كرده بود. دايم گريه ميكرد و ميگفت: من بابايم را ميخواهم! مسئولان مدرسه هم خيلي نگران بودند. ميگفتند اگر وضعيت روحي بچه همين باشد اين دختر مريض ميشود.
من هم از اين موضوع خيلي ناراحت و نگران بودم. يك شب در محلي كه سجادهاش را پهن ميكرد، دو ركعت نماز خواندم و به ايشان گفتم: بيا و خودت مشكل اين دختر را حل كن؛ من كه ديگر كاري از دستم بر نميآيد. نيمههاي همان شب ديدم دخترم در خواب ميخندد. صبح ازش پرسيدم: ديشب براي چي ميخنديدي؟ جواب داد: شب خواب بابا را ديدم. سوار بال فرشتگان شده بود و پرواز ميكرد. آمد پيش من؛ ديدم روي بالهاي ملائك نگينهاي سبز و سرخ است. وقتي بابا آمد مرا بغل كرد و روي پايش نشاند، سرم را نوازش كرد و گفت: مادرت را اذيت نكن!
از آن روز به بعد مشكل دخترم حل شد. يكبار ديگر هم خواب ديده بود كه يك خوشه انگور درشت و قرمزرنگ آورده است. وقتي نزديك دخترم ميرسد، دخترم چند دانه از انگورها را ميكند و ميخورد. صبح تعريف ميكرد كه آن انگورها خيلي خوشمزه بود.
همسر شهيد